مردم لارستانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
خودمونی، اَچُمی، لارستانی
مناطق با جمعیت چشمگیر
 ایران:
جنوب استان فارس
غرب استان هرمزگان
شرق استان بوشهر
بخشی از استان کرمان

 امارات متحده عربی
 قطر

 کویت
 بحرین
 عمان
 عربستان سعودی
زبان‌ها
اَچُمی، فارسی، عربی
دین
اکثریت: اسلام اهل‌سنت اقلیت: شیعه، یهودی، مزدیسنا، بهائیت، بی‌دین
قومیت‌های وابسته
دیگر اقوام ایرانی‌تبار
(فارسآذریسیستانیتالشگیلکمازندرانی)

قوم اَچُم یا اَچُمِی، همچنین به نام خودمونی، لاری، یا لارستانی،[۱] یک گروه ایرانی فرعی از ایرانیان هستند که عمدتاً در جنوب ایران ساکن هستند. منطقه ای که از لحاظ تاریخی به نام ایراهستان شناخته می‌شود. آنها عمدتاً مسلمانان سنی[۲]،[۳][۴] با اقلیت شیعه هستند.[۳]

اکثریت مردم اچُمستان به زبان اچُمی که با نام‌های دیگری از جمله لارستانی، گرمسیری و خودمونی شناخته می‌شود سخن می‌گویند علاوه بر این زبان فارسی جنوبی نیز در شهر لامرد و بخش‌هایی از مهر و جم، زبان عربی در عسلویه و بخش‌هایی از کنگان و جزایر این منطقه، زبان هندی در روستاهای گتاو و خلوص شهرستان بستک توسط نوادگان هندی‌های مهاجر رواج دارد[۵] نسب این مردم اچُم هست و با اقوام فارس، عرب، کرد، قشقایی و هندی قرابت نژادی دارند همین‌طور به دلیل استعمار این منطقه از سدهٔ پانزدهم میلادی تا اواخر دوران قاجاریه توسط پرتغالی‌ها و انگلیسی‌ها و حضور آنها در مناطق اطراف خلیج فارس تا اواخر قاجاریه بین اچم‌ها و آنها قرابت نژادی وجود دارد، نوادگان برده‌های آفریقایی تبار که توسط انگلیسی‌ها و پرتغالی‌ها به این منطقه آورده شدند نیز در این قومیت ادغام شده‌اند. گروهی از مردم اَچُمستان یهودی بوده و اکثریت به اسرائیل و اقلیت به آمریکا، شیراز و تهران مهاجرت کرده‌اند و برخی نیز مهاجرت نکرده‌اند.[۶] دین اچُم‌ها اسلام است و مذهب اکثریت آن‌ها اهل سنت و اقلیت نیز شیعه هستند و برخی نیز پیرو دین یهودیت، بهائیت و زرتشت می‌باشند و بخشی هم بی‌دین هستند[۶][۷][۸][۹] در سدهٔ ۱۳ خورشیدی، لار و بندرلنگه به عنوان مراکز تجارت فعال در جنوب ایران شناخته‌شده بوده‌اند.[۶] مرکز اچُمستان قبل از صفویه لار بوده هست و شاه عباس صفوی با کمک حاکم کرمان و شیراز، لارستان را پس از محاصره طولانی مدت تصرف می‌کند و حکومت مستقل اچُمستان از بین می‌رود پس از لار، بستک از دوران حکومت افغان‌ها و فتح اصفهان توسط محمود خان افغان مرکز اچُمستان بوده هست سه حکومت جهانگیریه به حاکمیت شیخ احمد مدنی در دوران افغان‌ها و نادرشاه، بعد از آن حسن خان دِلَر و بعدتر هم خوانین بنی عباس از دوران زندیه تا زمان اصلاحات ارضی در بستک حکومت کرده‌اند.[۶]

علم اشتقاق لغات[ویرایش]

مردم آچومی خود را خودمونی می‌نامند، اصطلاحی که به معنای واقعی کلمه به معنای «بخشی از خودمان» است[۱][۳][۴] در امارات متحده عربی و قطر آنها را به نام عجم می‌شناسند که نام استاندارد برای شهروندان شورای همکاری خلیج فارس با اصالت ایرانی است. در بحرین، آخومی‌های اهل سنت به عنوان «هولی» (نباید با هوواله عربی اشتباه گرفته شوند) به منظور جذب، نامیده می‌شوند. در حالی که شیعه اچوم به عجم معروف است.[۳][۴] در کویت، آنها تحت نام «ایام» قرار می‌گیرند که به کویتی‌های ایرانی الاصل می‌گویند.[۳][۴] شیعیان آچومی به «تراکما» معروف هستند. برجسته‌ترین خانواده‌های سنی القندری و العوضی هستند. آنها اغلب آمیخته می‌شوند.[۳][۴]

توزیع جغرافیایی[ویرایش]

منطقه تاریخی ایراهستان از چند شهرستان در استان فارس (لارستان، خنج، گراش، لامرد) و در استان هرمزگان (شهرستان پارسیان، شهرستان بستک، شهرستان بندرلنگه) تشکیل شده است.[۳][۴]

از دهه ۱۹۴۰ تعداد قابل توجهی از مردم آچومی به امارات متحده عربی، کویت، بحرین، قطر و سایر کشورهای عربی خلیج فارس مهاجرت کرده‌اند.[۳][۴]

جمعیت[ویرایش]

طبق آخرین آمارهایی که سازمان آمار ایران در مورد جمعیت شهرستان‌ها، بخش رویدر و جزایر مسکونی کیش، لاوان، سیری، بوموسی، هندورابی و تنب بزرگ منتشر کرده[۱۰] و طبق آمار امارات برای جمعیت زرکوه و آمار عمان برای مسندم جمعیت ساکن در منطقه اچمستان چیزی بالغ بر ۱٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر بوده هست این آمار مربوط به سال ۹۵ هست و جمعیت کنونی ساکن در اچمستان چیزی بین سه تا چهار میلیون نفر تخمین زده می‌شود، جمعیت تمام اچم‌ها از جمله اچم‌های ساکن اچمستان، کشورهای دیگر و شهرهای بزرگ ایران مثل بندرعباس، شیراز و تهران چیزی حدود هشت میلیون نفر برآورد می‌شود.

پیشینه[ویرایش]

اچُم در زبان اچُمی: به معنای برویم استفاده می‌شود، همین‌طور نام یکی از ایزدان زرتشتی اچم هست به معنای: خود آفریده یا بی علت[۱۱]

در سفرنامه‌ها[ویرایش]

سفرنامه ابن بطوطه[ویرایش]

ابن بطوطهدر سال ۷۳۳ هجری قمری وارد شهر خنج شده است و شرحی دربارهٔ مقامات و زهد و تقوا و ملاقات با زاویه وقت سخن گفته است. وی از طریق استان ظفار(کشور عمان) و از آنجا از راه خلیج فارسکه آن را بحر فارسنامیده است به جزیره هرمز آمده است و از این طریق وارد منطقهٔ لارستانی‌نشین می‌شود. او در این ناحیه از شهرهای میناب، رودان، کهورستان، کوخرد، لارو خنج عبور می‌کند. بخشی از این سفرنامهبه شرح زیر است:

از راه هندوستان به لار آمدم و به همراه ابو زید عبدالرحمن بن ابودلف حنفی در سال ۷۳۳ هجری قمری به خنج وارد شدم. شنیدم که در همان خنج زاویه دیگری هست (احتمالاً منظور از زاویه شیخ عبدالسلام بوده برابر با سال حیات شیخ) که جمعی از صلحاء و عباد در آن به سر می‌برند. شب به سراغ آنان رفتم. مردی بود بزرگوار که آثار عبادت بر وجناتشان هویدا بود. رنگ‌های زرد و بدن‌های ضعیف و چشمان اشک‌باری داشتند. من که وارد زاویه شدم طعام آوردند. او به پیران قوم بانگ زد که پسرم محمد (اشاره به شیخ حاجی محمد پسر شیخ عبدالسلام) را بگوئید تا بیاید. محمد در گوشه‌ای نشسته بود. وقتی پیش آمد از ضعف عبادت چنان می‌نمود که گوئی از گور برخاسته سلام کرد و نشست. پیر گفت: پسر! با این مهمانان در غذا موافقت کن تا از برکات آنان برخوردار گردی، پسر که روزه‌دار بود با ما بطعام نشست و افطار کرد، این جمع همه شافعی مذهب بودند، پس از طعام مراسم دعا انجام گرفت و ما به منزل خود مراجعت کردیم

سفرنامهٔ مارکو پولو[ویرایش]

نقشه مسیر حرکت مارکوپولو

مارکو پولودشت هرمز و رودخانه مینابرا منطقهٔ سرسبز و پر میوه‌ای می‌داند که بسیار متنوع است. هرمزکه ناحیه‌ای قدیمی است، محل دادوستد بازرگانان خلیج فارس و کیشبوده است. مار کوپولو به موقعیت بندری هرمز و رونق آن در رابطه با تجار هندی اشاره می‌کند، کشتی‌های بزرگ مملو از ادویه و مرواریداین منطقه بین عامهٔ مردم به «شهر دقیانوس»[۱۳]معروف است و امروزه نیز خرابه‌های آن را در بخش شمالی جیرفتدانسته‌اند. علاوه بر آن مارکو به صنعت کشتی‌سازی ایران در آن ایام اشاره می‌کند و شیوهٔ ساخت آن را مورد انتقاد قرار می‌دهد و قیر اندود نکردن کشتی‌ها را از معایب آن می‌داند زیرا که بسیاری از آن‌ها غرق می‌شده‌اند. نکتهٔ جالب دیگری که مار کوپولو به آن اشاره می‌کند، بادهای گرم موسمی و گاه کشندهٔ این منطقه یعنی تشباداست.[۱۴]

میراث[ویرایش]

میراث تاریخی

قلعه دولاب: بقایای قلعه دولاب مربوط به دوره ساسانیاناست و در شهرستان بستکقرار دارد.

تمب تالار: تپه تمب تالار مربوط به دوره ساسانیان - صدر اسلاماست و در شهرستان بستک.

تمب پرگان: تپه تمب پرگان مربوط به دوره ساسانیان است و در شهرستان بستک قرار دارد.

پل گچوییه: بقایای پل گچوییه مربوط به دوره ساسانیان است و در شهرستان بستک.

قلعه اشگفت منه: قلعه اشگفت منه مربوط به دوره ساسانیان است و در شهرستان بستک قرار دارد.

گورستان دهمه: گورستان دهمه مربوط به دوره ساسانیان است و در شهرستان بستک قرار دارد.[۱۵]سد بندو: سد بندو از آثار باستانی ایران مربوط به دوره ساسانیاناست که در بخش مرکزی شهرستان عسلویه قرار دارد.

اینها آثار به جای مانده از دوره ساسانی در منطقهٔ اچُمستان هستند که همگی در فهرست آثار ملی ایرانثبت شده‌اند.[۱۶]

میراث فرهنگی در کشورهای پیرامون خلیج فارس[ویرایش]

بستکیه[ویرایش]

بستکیه محله‌ای است در شرق شهر دبی که در حدود سال ۱۳۰۸ ه‍. ق/۱۸۹۰ م، پس از مهاجرت تجار بستکی به آنجا تأسیس شده است. این محله در امتداد آبراهه خور دبیبه طول تقریبی ۳۰۰ متر و با عرض ۱۰۰ متر واقع شده است. محله بستکیه به خاطر بادگیرها، درهای چوبی کنده کاری شده، گچ بری‌های زیبا و چشم نواز از معروفترین اماکن جلب گردشگران و محل دیدار مهمانان رسمی در دبیبوده است.[۱۷][۱۸][۱۹]

بوم[ویرایش]

جغرافیای طبیعی[ویرایش]

منطقه حفاظت‌شده گنو و خورخوران دو منطقه از ذخیره‌گاه زیست‌کره سیزده‌گانهٔ یونسکو در ایران به‌شمار می‌آیند.[۲۰][۲۱] همچنین مناطق هرمود،[۲۲] مند،[۲۳] مارز وبحر آسمان[۲۴] که در جغرافیای زبانی این منطقه هستند از مناطق حفاظت شده ایران محسوب می‌شوند. بیشتر جزیره‌های ایران در خلیج فارس در دو بخش شرقی استان بوشهر و نیز هرمزگان قرار دارند که از این میان، جزیره قشم با مساحت ۱۴۹۱ کیلومتر مربع از ۲۳ کشور دنیا وسیع‌تر است. به‌طور مثال قشم ۲٫۵ برابر سنگاپور و بحرین و سان مارینو، ۱٫۵ برابر هنگ کنگ، ۵ برابر مالدیو و ۷۰ برابر ماکائو است.[۲۵]

قره آغاج[۲۶] ،مند، میناب، کل و مهران نیز از رودخانه‌های مهم این مناطق هستند.

فرهنگ اچمی[ویرایش]

گاهشمار محلی[ویرایش]

امروز

یکشنبه
...............
۱۰ تیر

۱۴۰۰ خورشیدی


۹ جِئرُمَه

۱٬۴۱۴ اَچُمی


۱ ژوئیه

۲۰۲۱ میلادی


۲۱ ذی‌القعده

۱۴۴۲ قمری

گاهشمار اچمی تقویمی کشاورزی است؛ اگرچه گاهشمار شفاهی خودمونی مبدأ معلومی ندارد و کاربرد زراعی دارد ولی با گاهشمار خورشیدی مطابقت دارد؛ آغاز سال نو در این تقویم در میانه بهمن‌ماه است و نخستین ماه آن نیبهار و ماه پایانی آن بروبار است.

غذاهای محلی[ویرایش]

مهوه

بالوتوه[ویرایش]

بالوتوه(Balotawa) خمیری است که بر روی تابه ای نهاده بر چاله ای از اخگر پهن می‌کنند و با مخلوطی از تخم مرغ و کنجد و سس ماهی مخلوط می‌شود؛ بعد با روغن محلی یا پنیر گرم می‌شود. شاید این همان پیتزایی باشد که سربازان داریوش شاه در جنگ‌ها می‌خورده‌اند![۲۷]

مهوه[ویرایش]

مهوه (Mahweh) یا مهیاوه(Mahyawa) نوعی سانیز باستانی برا تهیه سس ماهی از ماهی ساردین و برخی ادویه جات است. مردم منطقه جنوب می‌گویند که فرمول مهوه یا (مهیاوه) را ابن سینا طبیب و دانشمند ایرانی یا به‌قول بعضی‌ها بزرگمهر وزیر انوشیروان تهیه نموده است و معتقدند خوردن مهوه که دارای خردل هم هست از ابتلا به بیماری پوستی (پیس) جلوگیری می‌کند.[۲۸]

رنگینک[ویرایش]

رنگینک نام گونه ای شیرینی مناطق جنوب ایران (فارس، بوشهر، هرمزگان و خوزستان) است که با رطب یا خرما، آرد و پودر دارچین تهیه می‌شود. در این شیرینی محلی، پودر دارچین و خرما دست به دست هم می‌دهند و وعده‌ای سرشار از بهترین مواد غذایی به وجود می‌آید که ماندگاری آن در یخچال به یک هفته هم می‌رسد.

نگارخانه[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Halkias, Daphne; Adendorff, Christian (2016-04-22). Governance in Immigrant Family Businesses: Enterprise, Ethnicity and Family Dynamics (به انگلیسی). Routledge. p. 10. ISBN 978-1-317-12595-2.
  2. Van Donzel, E. J. (January 1994). Islamic Desk Reference. BRILL. pp. 225. ISBN 9004097384. laristan sunni fars.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ ۳٫۷ Mehran (2 March 2023). "کتاب تاریخ جنوب فارس لارستان وبستک" (به عربی).
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ khodo mania (27 April 2023). "کتاب تاریخ جنوب فارس لارستان وبستک" (به عربی).
  5. خنجی، لطفعلی، میراث باستان: بررسی ریشه‌شناسانهٔ آیین‌ها و باورهای فرهنگ لارستانی (به فارسی). خرم روز، مروان. ایلاف. ۱۳۹۰.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ "Larestani, Lari in Iran".
  7. "Larestani people of Iran". The Larestani people are predominantly Sunni Muslims.
  8. "Larestani". While most people in Iran are Shi’ite Muslims, the Larestani are Sunnis.
  9. Islamic Desk Reference. E. J. Van Donzel. p. 225.
  10. سرشماری-عمومی-نفوس-و-مسکن/نتایج-سرشماری/جمعیت-به-تفکیک-تقسیمات-کشوری-سال-https://www.amar.org.ir/1395
  11. ملیحه شیر خدایی (۱۳۹۵). «نام‌های خدا در اوستا و قرآن / ملیحه شیرخدائی».
  12. سفرنامه ابن بطوطه (تحفة النظار و غرایب الأمصار).
  13. «شهر دقیانوس».
  14. سفرهای مارکوپولو/بند37.
  15. «اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان هرمزگان».
  16. «پرونده‌های ثبت آثار ملی ایران». بایگانی‌شده از اصلی در ۶ اکتبر ۲۰۱۹. دریافت‌شده در ۱۶ اکتبر ۲۰۲۰.
  17. «مهاجرت تجار بستکی به دبی و تشکیل بستکیه».
  18. «حیّ الفهیدی (البستکیة) التّاریخی».
  19. «بستکیه؛ میراث ایرانیان برای اماراتیها».
  20. «UNESCO».
  21. «UNESCO».
  22. «اداره کل حفاظت محیط زیست فارس». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۳ فوریه ۲۰۲۱.
  23. «اداره کل حفاظت محیط زیست بوشهر». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۳ فوریه ۲۰۲۱.
  24. «اداره کل حفاظت محیط زیست کرمان». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۰ اکتبر ۲۰۲۰. دریافت‌شده در ۱۳ فوریه ۲۰۲۱.
  25. «باشگاه خبرنگاران جوان».
  26. فسایی، حسن، فارسنامه ناصری.
  27. Goodman, Susan. A slice of history (history of pizza). National Geographic Explorer 01-MAY-2005.
  28. محمدیان، کوخردی، محمد، “ «به یاد کوخرد» “، ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.