ایرانیان بحرین

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از ايرانيان بحرين)
ایرانیان بحرین
عجم البحرین (عربی)
مراسم فارغ‌التحصيلي در مدرسۀ ايرانيان (بحرين) سال 1317
کل جمعیت
۲۰۰٬۰۰۰–۳۵۰٬۰۰۰[نیازمند منبع]
مناطق با جمعیت چشمگیر
زبان‌ها
فارسی نو (گویش بحرینی)، پارسی (اچمی/لارستانی/لاری/خودومونی)، عربی (بحرینی)، انگلیسی
دین
شیعه، اهل سنت، اگنوستیک‌ها، اقلیت بهائیت و مسيحيت
قومیت‌های وابسته
اچومی ها، فارس ها، لر ها، آذری‌ها، قشقایی ها

ایرانیان بحرین به مردمانی از ریشهٔ ایرانی گفته می‌شود که در کشور بحرین زندگی می‌کنند.

ریشه و جمعیت[ویرایش]

با توجه به این که کشور بحرین در بیشتر تاریخ خود پاره‌ای از کشور ایران به‌شمار می‌آمده ایرانیان در این کشور تاریخ طولانی دارند. ۵۵-۶۰٪ از مردمان بحرین خود را بحارنة (Baḥārna) می‌نامند و بین خود و بقیه جمعیت که از اعراب بدوی هستند تفاوت قائل می‌شوند. این گروه خود را عرب نمی‌نامد. برخی در ایران این را نشانی از اصلیت ایرانی این مردم می‌دانند و و گفته می‌شود که ایشان به پارسی نیز سخن می‌گویند.

بر اساس ژن‌هایشان، اکثر بحرینی‌ها «عجم» (غیر عرب) هستند.[۱] ژنیتیک ایرانی های بحرین ایرانی است.[۲]

مردم ایرانی‌تبار در این منطقه از اقوام مختلفی تشکیل شده‌اند، از جمله:

  • اچمی‌ها، لاری‌ها، یا لارستانی‌ها (معروف هستند به نام «خودومونی‌ها» که معنایش بخشی از خودمان است): گروهی از ایرانیان که در بحرین زندگی می‌کنند می‌شوند فرزندان مهاجرانی هستند که در ۵۰-۱۵۰ سال گذشته از استانهای ایراهستان جنوبی مانند فارس (گله دار، گراش، کازرون، خنج، دشتی، جهرم) و بوشهر (بوشهر، برازجان، تنگستان، کنگان، دیلم) و هرمزگان (جناح، میناب، بندر عباس، بستک) و کهگیلویه و بویراحمد به این کشور مهاجرت نمودند. شمار آنها به یکصد هزار تن می‌رسد و برخی از آنها دارای گذرنامهٔ ایرانی نیز می‌باشند. «هوله‌» برای اشاره به سنی‌مذهبان و «عجم» برای اشاره به شیعیان به کار می‌رفت تا تمایز مذهبی مشخص شود (سیاست تفرقه، تسخیر، تا بین آنها تفرقه ایجاد کند). بیشتر آنها دو زبان بلد هستند ولی نسل های جدیدی بیشتر با عربی سخن میگویند (حرف میزنند). خانواده‌های معروف شامل البستکی (از بستک)، خنجي (از خنج)، زينل، گله داری (عربي: كلداري)،[۳] اسيري، مال الله، الكوهجي (از کوهیج)، روستوم، جهرمی (از جهرم)، بوشهري (از بوشهر)، شکیب، بهزاد، ثقفی، گراشی (از گراش)، کانو، کازرونی (از کازرون)، ابل، بوجيري (بوچیری)،[۴] جمشیر، دشتي (از دشتستان)،[۵] جانگیر،[۶] آل شریف، دیلمی (از دیلم)، بلجیک، دیری (از دیر)، اسیری، دیوانی، العجمي، جواهری، رُستُم، اسفندیار، رویان، عجیمی، اخترزاده، راستی، ترک، ادیبی، فردوسی، آغا، فخرو، علیرضا، کریمی، اکبری، جعفری، فخراوی، میرزا، تقوی، تورانی (از توران)، خوشابی، حاجی، امیری، منصوری، شربتی، قناطی، رحیمی، ملک، انصاری، کاکولی (از استان فارس)، البلوشی (از بلوچستان)، جناحی (از جناح)،[۷] عسکری (از عسکر)، و اشکنانی (از اشکنان) می‌باشند.
  • گروه عجم‌ها: نام «عجم» به گروه های مختلفی از گروه های مهاجر از سواحل ایران اطلاق می شود وهمگی تحت این نام قرار می گرفتند، شاید به این دلیل که همگی شیعیان فرقه یا شیعه هستند، عجم به دلیل آمیختگی با یکدیگر شامل موارد زیر است:
    • بوشهری ها: اولین گروه از اهالی بوشهر که به بحرین سفر کردند، اغلب از ایرانیان (بیشتریت اچم/فارس واقلیت عرب) بودند که به طور عمده جزء جامعهٔ عجم بحرین شکل می‌دادند و برای مشارکت در تنوع فرهنگی و اجتماعی جزیره شناخته می‌شدند.
    • خودومونی های شیعه: گروهی شیعه مذهب از «خودمونی‌ها» که به فارسی بحرینی (عجمی/اچمی) صحبت می‌کنند، زیرا در آن دوران بیشتر جامعه بوشهری‌ها را تشکیل می‌دادند.
    • بیرمی ها: مردم بیرم كه به گویش بیرمی از زبان اچمی صحبت می‌کنند.
    • بخیی های شیعیان
    • بشگردیا
    • بندریا
    • مینابیا: مردم میناب عمدتاً به گویش مینابی صحبت می‌کنند و همچنین از زبان فارسی برای ارتباطات گسترده‌تر استفاده می‌کنند.
    • عده ای از اعراب «محمره/خرمشهر» و «عبدان/آبادان» در این اصطلاح گنجانده شده اند، همچنین «لرها» و «ترکهای ایرانی».
    • گناویها: لرهای بوشهر.
  • گروه هوله‌ها: گروهی سنی مذهب از «خودمونی‌ها»،[۸] دلیل نامگذاری آنها:
    • زیرا مهاجرت همزمان اعراب ساحلی و «خودمونی‌های» سنی‌مذهب باعث شد هر دو گروه با نام «هوله» شناخته شوند، در حالی که قبلا تمایز وجود داشت.
    • زیرا «خودمونی‌های» سنی‌مذهب به دلیل جابجایی‌های مکرر، کلمه «حولنا» (به معنی «حرکت کردیم») را به اشتباه در فارسی تلفظ می‌کردند که منجر به «هوله» شد. «هوله‌های» واقعی، اعراب ساحلی هستند.
    • زیرا آنها می خواهند خود را از ایرانیان «شیعه» جدا کنند و به همین دلیل خود را «عرب» (در بسیاری از موارد) معرفی کنند. اما آنها را نباید با «هوله های اعراب ساحل» اشتباه گرفت - آنها همان مردم ایرانی هستند.
  • خنجی‌ها: گروهی که از شهر خنج در استان فارس ایران سرچشمه می‌گیرند و به گویش خنجی لارستانی صحبت می‌کنند.
  • بلوچ‌ها: گروهی که عمدتاً سنی مذهب هستند و از بلوچستان ایران و پاکستان مهاجرت کرده‌اند. مانند خودمونیا، اینا با عربی بحرینی صحبت میکنند ولی کمی ازشان بلوچی بلدند بر علاوه از عربی. همه آنها نژادی دارند که در نام خانوادگی آنها ذکر شده است (عربی: البلوشي).
  • گروه‌های دیگر: مانند لر ها و فارس ها (شیراز و بوشهر)، اعراب ایرانی (عبدان/آبادان، محمره/خرمشهر، بوشهر - گناوه ، عسلویه)، ترک‌ها (آذری ها و قشقایی ها) نیز در این منطقه حضور دارند.

زبان[ویرایش]

ایرانیان بحرین زبان فارسی را گرامی می‌دارند و اصرار دارند به فارسی سخن بگویند، بنابراین این زبان را نسل به نسل آموخته‌اند. بسیاری از آنان در مکان‌های خصوصی و عمومی به فارسی سخن می‌گویند، اما فرزندانشان بیشتر با عربی (بحرینی) سخن میگویند. زبان های مورد صحبت ایرانیان بحرینی عبارتند از:

این دو زبانهای ایرانی تفاوت‌های اندکی با فارسی نو (فارسی معیار و فارسی تهرانی) دارند. همچنین، این زبان‌ها تأثیراتی بر زبان عربی بحرینی (لهجه رایج در بحرين و لهجه اهل سنت) و زبان عربي بحراني (لهجه بحرانی ها - مردم بومی/شیعیان) داشته‌اند و این تأثیرات به نسل‌های بعدی منتقل شده‌اند.

پس از تعطیلی مدرسه ایرانیان در سال ۱۹۹۶ میلادی (۱۳۷۵ شمسی) و تغییر نام آن به «مدرسه جمهوری اسلامی» پس از انقلاب، دولت بحرین ایران را به مداخله در امور داخلی خود متهم کرد،[۹][۱۰] در نتیجه، دولت بحرین با تحمیل سیستماتیک هویت عربی به مردم، این دو زبان را در معرض خطر انقراض قرار داد. با این حال، فرهنگ و هویت ایرانیان بحرین همچنان حفظ شده است.

مقایسه زبان‌ها[ویرایش]

این جدول برخی از واژگان منتخب را در پارسی اچومی/لارستانی، فارسی معیار، فارسی تهرانی، فارسی بحرینی (عجمی)، عربی فصیح و عربی بحرینی مقایسه می‌کند.

اچومی (بستکی) اچومی (جناحی) اچومی (گراشی) اچومی (گله داری) فارسی (معیار) فارسی (تهرانی) فارسی (بحرینی) عربی (فصیح) عربی (بحرینی/بحرانی) ملاحظات
زگرت بُدِسِّم چَکَت بُدیم

زرت بُدِسَم

چَکَت بُدیم

زرت بُدیم

چَکَت بُدیم

زرت بُدیم

شِیک/خوشتیپ شُده‌ام شیک شُدَم زگِرت شُدُم أصبحت عصري/عصرية صِرت زگِرت فارسی «شیک» (şık) را از ترکی گرفته است
خِیسیوَم خِیسیوَم خِیسیوَم خِیسیوَم خیس شده ام خیس شدم خیس شُدُم أنا مبتل/ابتللت خَيَّست عربی بحرینی «خیس» فارسی گرفته است
برا برا برا برا بَرای واسه سِی ل ل
چی/چیش چی/چیش چی/چیش چی/چیش چی چی چه ماذا شنو/ويش
برا چی برا چی برا چی برا چی برای چه واسه چی سِی چه لماذا؟ حگ شنو/حگ ويش
بَرا یو (بَرات) بَرا تُ

(بَرات)

بَرا تُ

(بَرات)

بَرا تُ

(بَرات)

برای تو (برات) واسه تو (واست) سِی تو (سیت) لک حگک
بَرا اُ

(براش)

بَرا اُ

(براش)

بَرا اُ

(براش)

بَرا اُ

(براش)

برای او (براش) واسه او (واسش) سِی او (سیش) له حگه
بَرا مَن (برام) بَرا مَن (برام) بَرا مَن (برام) بَرا مَن (برام) برای من (برام) واسه من (واسم) سِی مو (سیم) لی لی
بَرا ما (برامون) بَرا ما (برامون) بَرا ما (برامون) بَرا ما (برامون) برای ما (برامون) واسه ما (واسمون) سِی ما (سیمون) لنا لنه/لينه
بَرا ایشان (بَراشان) بَرا ایشان (بَراشان) بَرا ایشان (بَراشان) بَرا ایشان (بَراشان) برای ايشان (براشان) واسه ايشان (واسشان) سِی ايشون (سيشون) لهم لهم/ليهم
بِ بِ بِ بِ به به سه ل ل
بِ تو بِ تو بِ تو بِ تو به تو به تو (بهت) سه تو (سهت/ست) لک لک/ليك
بِ او بِ او بِ او بِ او به او به او (بهش) سه او (سهش/سش) له له/ليه
بِ من بِ من بِ من بِ من به من به من (بهم) سه مو (سِهِم/سِم) لی لی/ليه
بِ ايشان بِ ايشان بِ ايشان بِ ايشان به ايشان بهشان سهشون لهم لهم/ليهم
اِين اِين اِين اِين اِين اِين اِين هذا هذا/هاده
أوُن أوُن أوُن أوُن آن أوُن أوُن ذلک ذاک/هداك
اَم (گفتَه ام، رفتَه ام، عزیز ام، جان ام…) اَم (گفتَم، رفتَم، عزیزَم، جانم…) اُم (گفتُم، رفتُم، عزیزُم، جونُم…) ت (قلت ذهبت، عزيزي/عزیزتی، عزيزي...) ت (گلت رحت، عزیزي/عزیزتی، حبیبی...)
رَفتَم رَفتَم رَفتَم چِدم رفته ام رفتم رفتُم ذهبت رحت
می‌شوند ميشن ميشن یکونون یصیرون
می گویَم میگَم میگُم اقول اگول
می گوید میگه میگه یقول ایگول
می گویند میگن میگن یقولون یگولون
می گوییم میگیم میگیم نقول نگول
می كنم ميكنم ميكنم أفعل اسوی
می کند میکنه میکنه یفعل یسوی
می کنند می کنن می کنن یفعلون یسوون
می کنیم میکنیم میکنیم نفعل نسوی
شو شب شب شو لیل لیل
إشو امشب امشب امشو اللیله اللیله
دیشب دیشب دیشو
روز روز روز روز یوم یوم
اروز امروز امروز امروز الیوم الیوم
پیشین ظهر ظهر ظور ظهر ظهر
افتاو/تاو خورشید افتاب افتاب شمس شمس
اکدا اينقدر اينقدر اينقدر بهذا الکم هالگد
خانواده خانواده/فامیل فامیل عائلة عایلة/اهل
برو گم شو برو گم بشو اغرب عن وجهي اذلف/انگلع عن ویهی - یا "روح ول"
روشن (روشنش کن) چالو (چالوش بُکن) اشعل (اشعله) ولع (ولعه) گاوبندی (پارسیان) و شرق بحرین میگویند: چالو (به جای روشن)
واز (واز آکن) وا (واکو) واز (وازو) و (واکِن) باز باز (بازش کن) و‌از (وازش بُکن) افتح افتح/بطل
تماشا کردن نگاه کردن/دیدن نگاه کردن/سی کردن مشاهدة مطالعة/چوفه
تماشا کنید نگاه کن/ببین نگاه بُکن/سی کن انظر چوف/طالع
عکس ها عکسا عکسا صور صور/عكوس[۱۱] عربی بحرینی «عكوس» از فارسی گرفته است
استکان استکان زجاجه/کأس استکانه
مادر مادر/ماما مادر/ماما/دی أُم ماما
برادر برادر/دادا برادر/کاکا أخ أُخو
گوش بده بشنو/گوش‌ بدهی گوش‌ بگیر/بشنو استمع اِسمع
مادر بزرگ بیبی ننه/بیبی جدة يده/جده
دامونِ خاله خاله خاله/دامونه خاله خاله
آمُ عمو عمو عمو عم عمو در بحرین مثل فارسی «عمو» میگویند
دختو دختر دختر دختر بنت بنیه
دکتر دکتر دکتر طبيب دختر/دکتور[۱۲]
راننده راننده شوفر سائق دريوَّل[۱۲]
مَغازة براده بقالة برادة
سرداب سرداب سرداب قَبو سرداب
پَردَة پَردَة پَردَة/برده/ستاره
خوب خوب خوب زين/خوش
خواب خواب خواب خواب خواب خواب خَو
جای جای/مکان جایگاه مکان مکان
آو آو آو آو آب آب آو ماء ماي
هیسکه هیشکو هیشکه هیشکی هیچکس هیچکس هیچکی لا احد محد
چش/چیش چشم چشم چش عين عين
عینک عینک چشمک نظاره کشمه[۱۲][۱۳] ریشه هندو-اروپی/هندی
نام اسم نام اسم اسم اسم از عربی آمده است
گُش[۱۴] گوش گوش گوش اذن اذون/ادون
ددو[۱۴] دندان دندان دندون سن سن/ضرس
کپ[۱۴] دهن دهن دهن فم بوز[۱۳]
لش[۱۴] ریش ریش ؟ لحية لحيه
برم[۱۴] ابرو ابرو ؟ ؟ ؟
ازبو[۱۴] زبان زبان زبون لسان لسان
پیز[۱۴] دماغ دماغ ؟ انف خشم دماغ در عربی به معنای «مغز»
لیوان لیوان گیلاس كأس گلاص گیلاس/گلاص - مثل انگلیسی "Glass"
در در دروازه باب باب/دروازه[۱۵]
چه به تو است؟ چِتًه چِتن/چِتو ماذا بك شفيك/ويش فيك
قشنگ است قشنگه قشنگن جميل حلو/حليو
تف تف تف بصق تف
خجالت کشیدن شر کردن
شرمنده ام خجالت میکشَم شر میکنُم
قِرمِز قِرمِز سُرخ
وقت وقت تایم؟
سعت ساعت ساعت ساعت
خوراک غذا غذا خوراک غذاء اکل در گویش آچومی گراشی، مردم غالباً به جای «غذا» از کلمه «خوراک» (khorak) استفاده می کنند. واژگان «غذا» عربی الاصل است.
؟ ؟ چاشت ؟ ناهار ناهار چاشت غذاء غده
شام شام شوم
ناشتا صبحانه صبحانه ناشتا إفطار/فطور ریوگ
نان نان نون خبز خبز
پرتقال پرتقال نارنج بُرتقال بُرتقال
شکر شکر شکر سُكَر شکر در بحرین مثل فارسی «شکر» میگویند
باقلا باقلا باقله فول باجله[۱۳]
سر سر سر/كَلّه
اکنون الآن حالا الآن الحین
زیرا چون چو لأن لأنه
چوب چوب دار
صندلی صندلی صندلی كرسي تخته/كرسي از فارسی «تخت»[۱۳]
رستوران رستوران رستوران/مطعم مطعم مطعم "مطعم" عربی است.
پول پول پیسه مال فلوس/بیزات
بَرون/بَرو باران باران بارون
بَفر بَفر بَفر بَفر برف برف بَفر
بَل خاک خاک خاک
آسمو آسمان آسمان آسمون
اما ولی اما لكن لكن
جديد جديد نو
معده شِكَم كُم معده بطن
هنوز هنوز هنوزا
رایگان رایگان/مُفَت مُفَت مجانى بلاش (یا "مال موفت")
قلیون (سنتی) قلیون قلیون گدو
قلیون (طعم دار) قلیون قلیون شیشه شيشه از فارسی برگرفته است
پنجره پنجره پنجره نافذه دریشه دریشه (دریچه) از فارسی برگرفته است
ناخدا ناخدا ناخدا قائد/قبطان نوخذه نوخذه (ناخدا) از فارسی برگرفته است
چای چای چای شای چای چای از فارسی برگرفته است
پنگه پنکه فن پنکه مروحة بانکه/پنکه[۱۲] بانکه از اچمی «پنگه» برگرفته است، ریشه =هندو-اروپی/هندی هم داره...[۱۳]
عطر عطر عطر عِطر خِنه[۱۳] ریشه ترکی
سقف آهنی سقف حديدي چینکو[۱۳] ریشه نامشخص (ترکی؟)
پنجره خودرو نافذة السيارة جامه/دريشه
آهسته/یواش یواش آهسته ببطء آسته[۱۳]
چه هست چه هست چه هست ماذا یحصل شهست/وش هست
بعدن فيما بعد بعدين
چندل؟ چندل
تنور تنور تنور فرن تنور
دولاغ (لاخ) جوراب جوراب دولاغ جوراب دلاغ "جوراب" از عربی است - در بحرین با عربی محلی میگویند «دلاغ» مانند زبان «اچمی»
تشک دوشک دوشک فراش دوشک/دوشگ
وقت وقت تیْم (؟) وقت تیْم tēm به معنی زمان از انگلیسی
مَن مَن مو أنا آنه
بندر بندر بندر ميناء بندر
بله اره بله نعم ای/اِمبله
بِیَا بِیَا بِیُو تعال تعال
می خواهید می خوای؟ می خای؟ ترید؟ تبی؟
بِگو بِگو بُگو
سخن گفتن/گفتگو کردن/سخنرانی کردن صحبت کردن حرف زدن التحدث / المحادثة / الكلام كلام صحبت شايد از عربي باشد (صحبه - مصاحبه)...
شلوار شلوار شلوار بنطال صروال صروال از فارسی گرفته است.
چپلی کفش راحتی کفش راحتی/صندل چپلی صندل چپلی/صندل عربی و فارسی بحرینی از آچومی «چپلی» گرفته اند.
طفنگ طفنگ طفنگ بندقية تفگ
کفش کفش حذاء جوتي[۱۲]
نی انبان نی انبان نی انبون جِربه/هبان
تاکسی تاکسی تاکسی سيارة أُجرة تاکسی
بازار بازار بازار سوق بازار/سوگ
بیابون صحرا صحرا بیابون صحراء صحره
اِشکَت غار غار ؟ كهف غار عربی بحرینی «غار» را از فارسی گرفته است
ریخونه رودخانه
پَرتُنگَ آو آبشار آوشور شلال شلال
سرحد گَهدِم گَهدِم گاه شمال شمال شمال شمال سرحد/شمال فارسی «شمال» را از عربی گرفته است - بحرینی ها معمولاً وقتی می خواهند گم شوند و خوش بگذرانند، می گویند "بروح اتسرحد" (میخواهم گم شم در شمال - منامه).

فرهنگ[ویرایش]

فرهنگ ایرانیان در بحرین با غذاها و موسیقی ایرانی پیوند عمیقی دارد. در بسیاری از مراسم و عروسی‌ها، دستمال‌بازی و موسیقی ایرانی از جنوب و شمال ایران و همچنین موسیقی جنوب خلیج فارس مانند گروه‌های "سلطانیز" و "میامی" رایج است.

موسیقی[ویرایش]

گروه "سلطانیز" (گروه آواز خودمونی) یک گروه موسیقی از فارسی‌زبانان/ایرانیان بحرین بود که ترانه‌هایی به زبان‌های فارسی بحرینی، گویش بستکی، و عربی بحرینی منتشر کرده است. این گروه در بحرین به نام "فرقة سلطانیز" شناخته می‌شود. نخستین آلبوم این گروه در سال ۱۹۸۹ و آخرین آلبوم در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. خواننده اصلی گروه "احمد سلطان" بود و از محبوب‌ترین ترانه‌های این گروه می‌توان به "ناز اَکن ناز اَکن" اشاره کرد. سلطانیز در دهه نود به دلیل آمیختن سازهای عربی با آواز ایرانی، برای ترانه‌های معروفی چون "چای چای"، "رفتم بباغ"، "نازکن" و "به خدا خود بدا" شناخته شده بود. این گروه در تلویزیون بحرین و جشنواره‌های موسیقی روی صحنه رفته و بر نوازندگان و خوانندگان جدید بندری/جنوبی ایران تأثیر گذاشته است. به همین واسطه از "سلطانیز" به عنوان یکی از اثرگذارترین بندهای موسیقی جنوبی ایران یاد می‌شود. گروه "میامی" نیز یک گروه کویتی بود که برخی از اعضای آن به فارسی می‌خواندند، اما همه آنها ایرانی نبودند. دیگر گروه‌های آواز ایرانی خلیج جنوبی عبارتند از:

  • فرقة الحبایب الاماراتیة
  • فرقة الکواکب البحرینیة
  • فرقة الكواكب الاماراتية
  • فرقة شارکس البحرينية
  • فرقة الجوهرة الاماراتیة
  • فرقة الغرباء البحرينية
  • فرقة الدانة البحرينية
  • فرقة السلام البحرینیة

این آهنگ‌ها، به‌عنوان نشانه‌ای از هویت آچومی‌های بحرین، باقی مانده‌اند. آن‌ها هر از گاهی به این آهنگ‌ها گوش می‌دهند تا یادآور ریشه‌هایشان باشد.

ساز "هبان" که در خلیج جنوبی هست، دقیقاً همان ساز «نی انبان/همبان» است که توسط ایرانیان اقوام مهاجر از ایران به کویت و بحرین وارد شده است.

خوراک و تفریحات[ویرایش]

این بخش به دنیای پرطعم و رنگ غذای جوامع «آچمی/لاری/لارستانی» (خودمونی) و «فارسی» و «ترکی» در بحرین، کویت و امارات متحده عربی می پردازد. بر خلاف تصور رایج، این لذیذی های آشپزی، اصالتی عربی ندارند، بلکه میراثی گرانبها هستند که نسل به نسل در میان خانواده های «آچمی/لاری/لارستانی» که قرن هاست این کشورها را خانه خود می دانند، منتقل شده است. محبوب‌ترین غذاهای «خودمونی» در بحرین می‌توان به اینا را اشاره کرد، مانند:

غذاهای سنتی ایرانی مشترک دیگري که در بحرین هستند، شامل از جمله:

  • چلو کباب (غذای ملی ایران).
  • پاچه (غذای ملی ایران).
  • بستنی ایرانی سنتی (که در بحرین معروف به نام «بستنی» است، بر خلاف «آیسکریم/عسكريم»).
  • فالوده (یک نمونه از بستنی های ایرانی).
  • سوهان.
  • ساگو.
  • شوت پلو.
  • سبزی پلو.
  • قرمه سبزی.
  • امکان ندارد روزی بدون یک کتری چای سیاه ایرانی بگذرد و شکر (قند) ایرانی نیز در بسیاری از خانه‌ها ایرانی به عنوان یک عادت روزانه مصرف می‌شود.[۱۹]
  • قلیان سنتی (در بحرین به نام عربی: «گدو»).[۲۰]

رستوران ها[ویرایش]

  • رستوران‌های ایرانی در بحرین نیز معروفیت زیادی دارند، از جمله «رستوران اصفهانی» و «رستوران تخت جمشید» که یکی از بزرگ‌ترین رستوران‌های ایرانی در بحرین است.[۲۱][۲۲]
  • یکی از معروف‌ترین رستوران‌های کباب ایرانی در بحرین با شعبات متعدد، «حسن ابل» است که کباب‌هایی تهیه می‌کند که مورد پسند «بحرانی‌ها» و «خودمونی‌ها» قرار می‌گیرد.[۲۳]

محله‌های ایرانی‌تبارها در بحرین[ویرایش]

ایرانیان شیعه (عجم): این جوامع در مناطقی با اهمیت تاریخی برای اسلام شیعه متمرکز هستند، مانند:

  • منامه: پایتخت بحرین، محلات شبر، قضیبیة (تلفظ: گضیبیه)، سنککی (تلفظ: سنگکی)، عدلیه از محلاتی هستند که ایرانی‌تبارها در آنها سکونت دارند.
  • محرق: این جزیره ارتباط تاریخی با جوامع ایرانی دارد و ممکن است جمعیت قابل توجهی از عجم را داشته باشد نیز محلهٔ البنعلی سکونتگاه ایرانی‌تبارها است.
  • مناطق با اکثریت شیعه: مکان‌هایی مانند سار، دراز و سماهيج به دلیل جمعیت شیعه‌نشین‌شان شناخته می‌شوند و ممکن است تمرکز بالاتری از ایرانیان عجم داشته باشند. جالب اینجاست که نام‌های دیراز و سماهيج خود از زبان فارسی گرفته شده‌اند.

ایرانیان سنی (حَوَله): اطلاعات مربوط به مکان های خاص آنها کمتر در دسترس است، اما ممکن است در سراسر بحرین پراکنده تر باشند.

اماکن معروف معماری[ویرایش]

حسینیه ایرانیان (شیعه مذهب)
  • قلعه بحرین: که به عنوان قلعه بحرین نیز شناخته می‌شود، در دوره صفویان توسط ایرانیان به طور قابل توجهی ساخته و بازسازی شد. سلسله صفوی، که از سال ۱۵۰۱ تا ۱۷۳۶ بر ایران حکمرانی می‌کرد، در اوایل قرن هفدهم پس از بازپس‌گیری بحرین از پرتغالی‌ها در سال ۱۶۰۲، قلعه را ساخت و مستحکم کرد. در دوران حکمرانی صفویان، این قلعه بازسازی و تقویت شد تا به عنوان یک پادگان نظامی و مرکز اداری خدمت کند.
  • مأتم العجم الكبير: یکی از بزرگ‌ترین بناهای مذهبی بحرین، "مأتم العجم الكبير" (حسینیه ایرانیان) در منامه است. این بنا نمونه‌ای از معماری مذهبی ایرانی با تزئینات کاشی‌کاری و گچ‌بری‌های ظریف است.
  • مدرسه ایرانی: بقایای مدرسه‌ای ایرانی که در سال ۱۹۹۶ (میلادی) به دلیل انقلاب اسلامی تعطیل شد، به عنوان نمادی از تأثیر ایرانی‌ها در نظام آموزشی بحرین باقی مانده‌اند. این مدرسه نمایانگر تعهد ایرانیان به حفظ فرهنگ و هویت خود در این کشور است. این مدرسه اولین مدرسه‌ای بود که در بحرین ساخته شد. نام اولیه آن «مدرسه بوشهری» بود و پس از چندین بار تغییر نام، در نهایت با نام «مدرسه جمهوری اسلامی» تعطیل شد.[۹][۱۰][۲۴]
  • بادگیرها: علاوه بر بناهای مذهبی و آموزشی، نمونه‌هایی از معماری سنتی ایرانی مانند "بادگیرها" نیز در بحرین یافت می‌شود. بادگیرها سازه‌هایی هستند که برای تهویه مطبوع طبیعی ساختمان‌ها در مناطق گرم و خشک استفاده می‌شوند. این بادگیرها که در جنوب ایران نیز رایج هستند، نشان‌دهنده تبادل دانش و ایده‌ها بین ایرانیان و ساکنان بحرین در طول قرن‌ها است.


آداب و رسوم[ویرایش]

  • بحرینی‌ها و خودمونی‌ها به ویژه در مراسم عروسی با موسیقی ایرانی و عربی می‌رقصند.
  • لباس‌های سنتی برای مراسم عروسی از ایران سفارش داده می‌شود.
  • خودمونی‌ها همیشه با دستمال‌بازی می‌رقصند.[۲۵]
  • در بحرین، همانند سنت‌های محلی ایرانی، خالکوبی در میان ایرانیان بحرین نیز رایج است. با وجود اینکه طبق فتواهای موجود از سوی مراجع مذهبی و علمای محلی این کار مجاز است، «بحرانی‌ها» و «عرب‌ها» کمتر به این کار روی می‌آورند.
  • نوروز به عنوان یک جشن مهم در فرهنگ ایرانیان بحرین شناخته می‌شود و دوستان و خانواده‌ها این جشن را به طور سنتی برگزار می‌کنند.

ضرب‌المثل‌ها و عبارات محلی با فارسی[ویرایش]

  • خری داشتُم خری خریدُم
  • ای داد بی داد
  • هوا ابر داره
  • یه سیب خراب بقیه رو هم خراب می کنه
  • چیزی ارزون بی علت نیست
  • عمر که نیست، جون در عذابن
  • بگو والله؟
  • موفت مال کوشت
  • خُرُم بُرُم
  • شهست عاد (با عربی گفته میشود)
  • پم بش نم پرده (؟)

مشکلهای کشور با خودومونیا[ویرایش]

اتهامات[ویرایش]

ایرانی‌تبارهای بحرین، به دوستی ایران (از نظر سیاسی و فرهنگی) متهم می‌شوند. همچنین گفته می‌شود ایرانی‌تبارهای بحرین فرهنگ فارسی و ایرانی را برتر از فرهنگ عربی می‌دانند. گاهی نیز از بیم برهم خوردن ترکیب انسانی بحرین (به نفع ایرانی‌تبارها)، سلطان اقدام به وارد کردن عربها از کشورهای دیگر می‌کند.

چالش‌های حفظ هویت ایرانی[ویرایش]

خودمونی‌ها یا آچمی‌های ساکن بحرین، گروهی ایرانی‌تبار با پیشینه‌ای طولانی در این کشور هستند. با این حال، تعطیلی مدرسه ایرانی در سال ۱۳۷۵ شمسی (۱۹۹۶ میلادی) و سیاست‌های فرهنگی خاص، چالش‌هایی را در زمینه حفظ هویت ایرانی برای آن‌ها به وجود آورد.

برخی بر این باورند که این رویداد، همراه با سیاست‌های فرهنگی، به نوعی «فراموشی اجباری» هویت ایرانی در میان خودمونی‌ها منجر شده است. این فراموشی شامل کم‌رنگ شدن زبان فارسی، کاهش آشنایی با فرهنگ و تاریخ ایران و حتی در مواردی احساس بیگانگی با هویت ایرانی است.

با وجود این چالش‌ها، بخشی از خودمونی‌های بحرین با ریشه‌های ایرانی خود ارتباط برقرار می‌کنند. این ارتباط از طریق حفظ برخی سنت‌ها و آداب و رسوم ایرانی، آشنایی با عناصر فرهنگی ایران و تسلط به زبان فارسی (در اقلیت) حفظ می‌شود. حتی در مواردی که تسلط به زبان فارسی وجود ندارد، آگاهی از هویت ایرانی همچنان در میان نسل‌های مختلف خودمونی‌ها باقی مانده است.

در مدارس دولتی به دانش‌آموزان آموزش می‌دهند که این منطقه "خلیج عربی" نام دارد و هرگونه اطلاعاتی در مورد حکام، پادشاهان و دوره‌های اشغال (به‌ویژه ایرانی) که منشأ عربی ندارند، پنهان می‌شود.

کاشت حس نفرت از ایران در "خودمونی‌ها" و ایجاد شکاف بین آنها بر اساس مذهب (سنی‌ها - هوله) و (شیعیان - عجم) صورت می‌گیرد. اغلب شیعیان، از جمله بومیان غیر ایرانی بحرانی (که ترکیبی از اعراب شرقی، ایرانیان باستان و یهودیان هستند) و شیعیان ایرانی، به عنوان "ایرانی" معرفی می‌شوند، در حالی که سایر افراد با باور سنی (از جمله خودمونی‌ها) به عنوان عرب معرفی می‌شوند تا میان "یک ملت" تفرقه ایجاد شود. به همین دلیل، بسیاری از "خودمونی‌ها" وانمود می‌کنند که عرب هستند، چه به‌صورت عمدی و چه غیر عمدی. این امر به‌طور طبیعی باعث شده که هویت ایرانی آنها به مرور زمان از بین برود، به‌ویژه زبان، و آنچه از آن باقی مانده، معدود جوامعی هستند که هنوز به فارسی و اچمی صحبت می‌کنند.

دخالت‌های دولتی[ویرایش]

در بحبوحه تلاش خودمونی‌ها برای حفظ هویت فرهنگی خود، گزارش‌هایی از تلاش‌های دولت بحرین برای تغییر بافت جمعیتی این کشور به گوش می‌رسد. این تلاش‌ها ظاهرا شامل آوردن اتباع خارجی از کشورهایی مانند پاکستان، اعطای گذرنامه بحرینی به آنها و تشویقشان به پذیرش هویت عرب سنی می‌شود.

این سیاست ادعایی از سوی برخی به عنوان تلاشی برای افزایش جمعیت سنی در بحرین تلقی می‌شود، اقدامی که به طور بالقوه می‌تواند توازن جمعیتی را به نفع سنی‌ها نسبت به بحرانی ها و خودمونی‌ها (به ویژه شیعیان) و شهروندان بومی بحرانی برهم زند. انگیزه‌های پشت این سیاست ادعایی همچنان نامشخص است، اما نگرانی‌هایی را در مورد فرسایش تنوع فرهنگی بحرین و به حاشیه رانده شدن احتمالی جوامع بومی آن ایجاد کرده است.

نتیجه‌گیری[ویرایش]

خودمونی‌های بحرین با مجموعه‌ای پیچیده از چالش‌ها برای حفظ میراث فرهنگی خود روبرو هستند. در حالی که تعطیلی مدرسه ایرانی و سیاست‌های  همگون‌سازی اجباری موانع قابل توجهی ایجاد کرده است، اما انعطاف‌پذیری و عزم جامعه برای حفظ ریشه‌هایشان مشهود است. با این حال، دخالت‌های ادعایی دولت که شامل سنی‌سازی اجباری می‌شود، لایه دیگری از پیچیدگی را به این وضعیت اضافه می‌کند و نگرانی‌هایی را در مورد آینده تنوع فرهنگی بحرین و حقوق جوامع بومی آن ایجاد می‌کند.

نامهای نواحی بحرین[ویرایش]

این نام ها چندین بار تغییر کرده اند تا ریشه ایرانی خود را پنهان کنند:
نام (اکنون) ریشه فارسی معنی
المنامه من + نامه مکان نامه (محل ارسال نامه)، شهر اصلی که اکثر ایرانیان در آن بودند
الدراز دراز روستایی کشیده در امتداد خط ساحلی
البسيتين بس + تن مکان بساط (محل گستردن بساط، بازار)، مانند نام یه شهر در اهواز - ایران (منطقه بحرانیا)
المالكية مال + چیه مال چی است، مانند نام یه شهر در اهواز - ایران (منطقه بحرانیا)
شهركان شهر + کانه
الشاخورة شاه + خورا شاه‌آخور - آخور شاه
جرداب گرداب محل چرخش آب، گرداب
سلماباد سلم + آباد شهر آباد و سالم
كرباباد كرب + آباد شهر کرب و غم شده
دمستان دم + استان استان/جای نفس کشیدن
كرانه كرانه ساحل
باربار بار + بار
سماهيج سه + ماهی سه ماهی؟ (معنای دقیق نام نامشخص است)

سرشناسان[ویرایش]

  • کریم فخراوی: از بنیانگذاران الوسط، یکی از روزنامه‌های محبوب در بحرین.
  • غاده جمشیر (زبان عربی: غادة جمشیر): فعال حقوق زنان.
  • زینب عسکری (زبان عربی: زینب غلوم العسکری): نویسنده و بازیگر.
  • احمد سلطانیز: خواننده‌ خوش صدای گروه سلطانیز از گروه های معروف بستکی و بندری بحرین که نمونه ای از گروه های متعدد موسیقی در کشور بحرین می باشند که اکثرا ملیت ایرانی دارند.
  • سونیا جناحی (زبان عربی: سونيا جناحي) - (هولی است - از جناح): استراتژیست تجارت و بازاریابی (اصل خود را انکار می کند).[۷]
  • فتحیه البستکی (زبان عربی: فتحيه البستكي) - (هولی است - از بستک): فعال حقوق حيوانات.[۲۶][۲۷]
  • فاطمه کازرونی (زبان عربی: فاطمة كازروني) - (از کازرون): بازیگر.
  • حسن ابٌل (زبان عربی: حسن ابُل): صاحب رستوران های کباب ایرانی «زبان عربی: مشويات حسن ابُل».[۲۳]
  • أحمد بهزاد: یک سیاستمدار بحرینی که در حال حاضر از سال 2006 سمت عضویت مجلس شورا را بر عهده دارد (منکر اصل).[۲۸]

منابع[ویرایش]

  1. "عنوان مقاله: ساختار جغرافیایی تبارهای پدری در بحرین [The Geographical Structuring of Paternal Lineages in Bahrain]" (به انگلیسی).
  2. yad29 (۲۰۲۳-۰۱-۲۵). «Bahraini with ancestry from Iran». r/23andme. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۲.
  3. «أحمد محمد طاهر كلداري.. في ذمة الله».
  4. «عبدالله أحمد محمد حسن بوجيري.. في ذمة الله».
  5. «ملكة كاظم كمال دشتي ... في ذمة الله» (به عربی).
  6. «فاطمة محمد جانكير . . . في ذمة الله».
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ «سونيا جناحي أول سيدة أعمال عربية لعضوية مجلس إدارة منظمة العمل الدولية | مجلة سيدتي». www.sayidaty.net (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۹.
  8. کوخردی. جنوب_فارس. ص. ۳.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ Stephenson, Lindsey (2019-11-06). "Between Modern and National Education: The 'Ajam Schools of Bahrain and Kuwait". Arabian Humanities. Revue internationale d’archéologie et de sciences sociales sur la péninsule Arabique/International Journal of Archaeology and Social Sciences in the Arabian Peninsula (به انگلیسی) (12). doi:10.4000/cy.4887. ISSN 1248-0568.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ المحلية، المنامة-محرر الشئون. «للمرة الثالثة... سقوط أجزاء من المدرسة الإيرانية». صحيفة الوسط البحرينية (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۸.
  11. «كلمات بحرينية ومعناها بالعربي وكيف يتكلمون اهل البحرين – موقع محطات». www.mah6at.com (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۹.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ ۱۲٫۴ «طبيب وسائق.. بدلا من «دختر» و«دريول»!» (به عربی).
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ ۱۳٫۳ ۱۳٫۴ ۱۳٫۵ ۱۳٫۶ ۱۳٫۷ عباس الجمري (۲۰۲۲-۰۷-۱۴). «من الاستعمار إلى التجارة والعمالة.. لغات أجنبية أثرت في اللهجة البحرينية» (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۲.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ ۱۴٫۳ ۱۴٫۴ ۱۴٫۵ ۱۴٫۶ نام اعضای بدن به اچمی #ولاگر #بلاگر #ولاگر #ولاگ_فارسی #ترند #اچمی #خودمونی, retrieved 2024-06-02
  15. «ما معنى دروازه في اللهجة البحرينية؟». أراجيك - Arageek (به عربی). ۲۰۲۳-۰۳-۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۹.
  16. «طريقة عمل خبز مهياوة اصلي». طريقة (به عربی). ۲۰۱۷-۰۳-۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۲.
  17. «طريقة عمل رنجينة التمر البحرينية». طريقة (به عربی). ۲۰۱۷-۰۲-۲۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۸.
  18. شعبية، وصفات أكلات (۲۰۲۲-۱۰-۰۲). «خبز الرقاق البحريني». مطبخ قصيمي للأكلات الشعبية (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۹.
  19. «طريقة عمل الخنفروش البحريني». موضوع (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۸.
  20. «Facebook». www.facebook.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۳.
  21. «Bahrain.com». bahrain.com (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۸.
  22. «افتتاح مطعم تخت جمشيد الإيراني الجديد في فندق الخليج». صحيفة الوسط البحرينية (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۸.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ سماء (۲۰۲۱-۰۲-۲۰). «مشويات حسن ابل ( الأسعار + المنيو + الموقع )». مطاعم و كافيهات الخليج (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۵-۲۸.
  24. «ذكرياتي عن بداية التعليم الحديث في البحرين (٣-٣)». 80.241.146.114. ۲۰۲۴-۰۱-۰۲. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۲.
  25. builyas99 (2019-08-16), الفان صابر مختار فرقة بوغزال, retrieved 2024-06-02
  26. «Instagram». www.instagram.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۲.
  27. «Instagram». www.instagram.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۶-۰۲.
  28. (به at) https://www.shura.bh/Council/MPs/2006MP49/Pages/default.aspx. {{cite web}}: Missing or empty |title= (help)نگهداری یادکرد:زبان ناشناخته (link)

رده:افراد بحرینی ایرانی‌تبار رده:مردمان ایرانی‌تبار رده:ایرانیان دور از وطن در خاورمیانه رده:گروه‌های انسانی در بحرین رده:تاریخ بحرین