خدا در اسلام
رده:خدا در اسلام |
خدا در اسلام |
---|
این مقاله ممکن است برای مطابقت با استانداردهای کیفی ویکیپدیا نیازمند بازنویسی باشد. |
خدا یکی از مفاهیم کلیدی در اسلام بوده و نام او الله است.خدا آفریدگار جهان و کاملترین موجود، مفهوم محوری اغلب ادیان به ویژه ادیان ابراهیمی است. مفاهیم و تعاریف گوناگونی از خدا در ادیان و مذاهب و ذهن اشخاص وجود دارد. میان اعتقاد به خدا و دینداری رابطه ناگزیری برقرار نیست و برخی مردم که به دین معتقد نیستند، به خدا باور دارند.اللّه موجودی است که ذاتا تمام صفات کمال و نیک را دارد و هیچ نقصی در او نیست. این واژه که مشهورترین اسم خداوند است، در اصل عربی است و احکام خاصی دارد؛ مانند ممنوعیت لمس کردن لفظ نوشته شده آن بدون طهارت. از جمله مهمترین خصوصیات این واژه میتوان به قرار گرفتن در کلمه توحید و شهادت به توحید و ممنوعیت استفاده از آن برای غیر خداوند اشاره کرد. در قرآن کتاب مقدس مسلمانان به ویژگی های مختلف الله مانند بخشندگی (رحمن) ، مهربانی (رحیم) ، بسیار آمرزنده بودن (غفور) ، دلسوز نسبت به بندگان (رئوف بالعباد) ، توانا بر انجام هرکار (قدیر) ، دانا و آگاه (علیم و خبیر) و... اشاره می شود. در ابتدای هر سوره از قرآن (به جز سوره توبه) از عبارت بسم الله الرحمن الرحیم به معنای به نام خداوند بخشنده مهربان استفاده شده است.
اعتقاد به خدا[ویرایش]
محور اصلی همه مفاهیم دین اسلام خدا میباشد. مسلمان کسی است که فقط به خدای یگانه اعتقاد داشته باشد و محمد را فرستاده او بداند. در واقع رسالت محمد نیز شناخت خدا بودهاست. اصلیترین محور اندیشه اسلامی، توحید و نفی شرک است. چنانچه در قرآن کتاب مسلمانان سوره نساء آیه ۱۱۶ آمده که خدا گناه شرک را نمیبخشد.[۱] در حقیقت اسلام خدا را نهایت تمام نیکی ها و موجودی نامحدود می داند و هرچه انسان بیشتر به خدا نزدیک شود ، کامل تر شده و رشد می کند. به طوری که از نظر اسلام سعادت انسان در رسیدن به خداست. عبادت خدا نیز در اسلام با این هدف صورت می گیرد.
خدا در قرآن و اسلام[ویرایش]
نام خاص خدا «الله» بارها در قرآن آمدهاست. علاوه بر آن رحمان و رب هم در قرآن به عنوان نامهای خدا بکار رفتهاست. مطابق قرآن آدمیان خدا را میشناسند و به خدایی او شهادت دادهاند: «و اذ اخذربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی» به این معنا که: «به یاد آر هنگامی که خدای تو از فرزندان آدم ذریه آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند: بلی»، و خلقت آدم با شناخت خدا در عالم الست بودهاست. و گمراهی بشر سبب شرک به خدا شدهاست.[۱]
قرآن خدا را اینگونه توصیف کردهاست: آفریدگاری که جز او نیست، به پنهان و آشکار آگاهی دارد. بر همه چیز پیروز، توانمند و از همه چیز برتر است. او از هر گونه شریک بینیاز است و آفریدگاری است که صورتگری همه موجودات به دست اوست. آنچه را که بخواهد انجام میدهد و آنچه که انجام میدهد برخواسته از حکمت و تدبیر است.[۲]
خدا در احادیث[ویرایش]
احادیثی که در اسلام دربارهٔ خدا آمده دو دسته میباشند: احادیث قدسی که در به ادعای بعضی سخن خدا هستند، که در یکی از این احادیث خداوند گفته: گنجی مخفی بودم، دوست داشتم شناخته شوم، خلق را آفریدم تا شناخته شوم. و دیگری احادیث پیامبر اسلام و امامان شیعه هست مانند آنکه گفته شده خودش را بشناسید به تحقیق پروردگارش را شناختهاست.[۱]
خدا از دیدگاه متکلمان[ویرایش]
کلام متکلمان دربارهٔ خدا را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
- بحث دربارهٔ وجود خدا و اثبات آن
- بحث دربارهٔ توحید خدا و اثبات آن و نفی شرکت بهطور عام و نفی ثنویت و تثلیث
- بحث دربارهٔ صفات خدا که خود دارای چند بخش میباشد
- بحث در توفیقی بودن یا نبودن اسما و صفات خدا
- بحث دربارهٔ تشبیه و تنزیه و تعطیل
- بحث دربارهٔ کلام خدا و حادث و قدیم بودن آن
- بحث دربارهٔ نسبت قدرت و علم و رحمت خدا با افعال بندگان و مخلوقات
خدا از دیدگاه فلاسفه اسلامی[ویرایش]
فیلسوفان اسلامی آمیزههایی از آرای افلاطون، ارسطو و فلوطین را در اختیار داشتند و تلاش میکردند با اخذ و اقتباس مفاهیمی از آنان به بازسازی الهیات بپردازند. فیلسوفان اسلامی تلاش کردهاند برای واجب الوجود فلسفی استدلالهایی را ذکر کنند. در اندیشه ملاصدرا همه جهان در حرکتی ذاتی و جوهری است. این حرکت بازگشت صعودی موجودات و حشر و قیام و معاد و حتی صورت جسمانی آن را تضمین میکند.[۱]
برخی اساساً وجود خدا رو بدیهی میدانند و معتقدند نیازی به استدلال برای وجود خدا نیاز نیست. برخی دیگر اما بر وجود خدا استدلال اقامه کرده ند. بعضی از آنها وجود خدا را بهصورت پیشبینی اثبات کردهاند یعنی مخلوقات واسطه اثبات خدا نیستند مانند برهان صدیقین، برهان وجودی، برهان فطرت، برهان تجربه دینی، برهان اخلاقی، برهان معقولیت. بعضی دیگر وجود خدا را بهصورت انی اثبات کردهاند و مخلوقات واسطه اثبات خدا هستند. مانند برهان علّی، برهان امکان و وجوب، برهان نظم، برهان حرکت، برهان درجات کمال، برهان معجزه، برهان فسخ عزایم.[۳]
خدا از نظر عرفا[ویرایش]
خدا از نظر عارفان یکی میباشد که دو و غیر ندارد. هر نوع دوتایی بودن و چندگانگی مردود است. خداوند، آن گنجِ مشتاقِ ظهور، هم باطنِ هستی (غیب، وحدت، تجلی بر خویش، فیض اقدس، حضرت اسماء) وهم ظاهرِ هستی (شهود، کثرت، خیال، فیض مقدس، مظاهر اسماء) هم اول وهم آخر است. پس وجود و هستی واحد و یگانه است و غیر از حق چیزی موجود نیست. به قولی حق، شخص است و عالَم سایه اوست ودر اسماء متعدد، خویش رابر خویش عیان میسازد. (همه اسماء دلالت بر مسمائی واحد دارند) نوری است که انکشافْ ذاتی اوست. زیبارویی است که تاب مستوری ندارد، بلکه همان سایهها نیز هم حق اند وهم غیرحق، مخلوقات آینههایی هستند که جمال واسماء جمیلِ اورا نمایش میدهند وانسان تصویر کاملی از اوست.[۴]
خدا بهطور کلی از منظر عرفان به صورتی متفاوت از دیگران دیده میشود و حتی میتوان گفت در تقابل با خدای فیلسوفان قرار میگیرد. در مباحث عرفانی مباحث استدلالی و عقلی مورد توجه نبوده بلکه بر رابطه دو سویه انسان و خدا تأکید شدهاست که از آن تعبیر به عشق میکنند. از نظر آنها شناخت خدا معرفی است که پیش شرط آن سلوک عملی و غایت آن شهود و اشراق و کشف حجاب و رفع و طرد خود و هواهای نفسانی است.[۱]
نام ها و صفات[ویرایش]
مسلمانان بر طبق روایات نامهای خدا را ۹۹ اسم میدانند که یکی از آنها اسم اعظم میباشد.
در قرآن صفات مختلفی برای خدا ذکر شدهاست که به چند دسته عمده تقسیمبندی میشوند:
قدرت مطلق خدا: مانند قدیر، غنی، قوی، کبیر، عظیم
علم مطلق خدا: مانند حکیم، سمیع، بصیر، خبیر
خیر محض بودن خدا: لطیف، رزاق، غفور، حافظ، وکیل[۱]
اثبات وجود خدا[ویرایش]
برای اثبات وجود خدا برهان های متفاوتی ارائه شده است که برخی را توضیح می دهیم :
1- عالم طبیعت دارای نظم برنامه دار و هدفمند و پیچیده است - هر نظم هدفمند پیچیده حتما دارای ناظمی آگاه بیرون از خود است - نتیجه : عالم طبیعت دارای ناظمی آگاه و بیرون از خود است[۵]
2- هرموجودی که محدود باشد ، نیازمند است - همه عالم طبیعت زمانی بوجود آمده و زمانی نابود می شود - عالم طبیعت محدود به زمان است _ عالم طبیعت نیازمند است - هرگاه موجود نیازمند بوجود بیاید ، یعنی موجودی دیگر به او وجود داده است - موجودی عالم طبیعت را بوجود آورده است.
3- عالم طبیعت از خودش وجود ندارد (زیرا اگر از خودش به طور ذاتی وجود داشت ، همیشه باید وجود می داشت ولی عالم طبیعت زمانی بوجود آمد و زمانی از بین می رود) _ اگر موجودی که از خودش وجود ندارد ، بوجود بیاید ، یعنی موجود دیگری که خودش به طور ذاتی وجود دارد به او وجود داده است - جهان توسط موجودی که به طور ذاتی وجود داشت بوجود آمده است که به او خدا یا الله می گوییم (چون خدا ذاتا وجود دارد یعنی از خودش وجود دارد ، نیازی به علت ندارد. مثل آتش که ذاتا گرم است و از خودش گرما دارد).
جستار های وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ محمدمنصور هاشمی. «خدا». دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ مهدی تجلیل. «توصیف خدا در قرآن». پرتال جامع علوم انسانی به نقل از نشریه رشد آموزش قرآن 1387 شماره 22.
- ↑ محمد محمدرضایی. «براهین اثبات وجود خدا». پرتال جامع علوم انسانی به نقل از نشریه قبسات 1385 شماره 41.
- ↑ علی اکبر افراسیاب پور بنقل از نشریه ادیان و عرفان سال سوم بهار 1385 شماره 7. «خدا از نظر عرفان». پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ وکیلی، محمد حسن. خداشناسی. موسسه خدمات مشاوره ای و پژوهش های اجتماعی آستان قدس رضوی. ص. ۲۴.
- پیام قرآن از مکارم شیرازی