شاهنامه بزرگ ایلخانی
شاهنامه بزرگ ایلخانی یا شاهنامه ابوسعیدی،[۱] یکی از کهنترین و ارزشمندترین نسخههای خطی مصور بهجامانده از شاهنامه فردوسی است.[۱] این نسخه بهسبب آنکه توسط یک دلال آثار هنری به نام ژرژ دموت (George Demotte) در اوایل سده بیستم تکهتکه و پس از آن، اوراقش جداگانه توسط او فروخته شد را با نام شاهنامه دموت نیز میشناسند.[۲] گمان میرود این نسخه بهسفارش سلطان ابوسعید بهادرخان در سالهای پایانی حکومت ایلخانان تهیهشده باشد.[۳][۱][۲] برخی پژوهشگران، غیاثالدین محمد، وزیر سلطان را بهعنوان حامی و سفارشدهنده این اثر معرفی کردهاند.[۳] بههرروی، آشکار است که این نسخه از شاهنامه در دربار مرکزی ایلخانان تولیدشده و دربارهای محلی توانایی تهیهکردن چنین نسخههای مجللی را نداشتهاند.[۳]
گویا شاهنامه بزرگ ایلخانی تا زمان ناصرالدینشاه در تبریز نگهداری میشد و پس از آن به تهران منتقل شد. هنگامیکه محمدعلیشاه از لحاظ مالی در مضیقه بود، این اثر بهنحوی فروخته و از کشور خارج شد و درنهایت ژرژ دموت آن را خریده و این کتاب صحافیشده را با جدا کردن صفحاتی که هر دو رویشان نقشدار بود، بهصورت مشتی نگاره برای فروش درآورد.[۲] دموت در ابتدا میخواست این شاهنامه را بهصورت کامل به موزه هنر متروپولیتن بفروشد، ولی هنگامیکه با این موزه به توافق نرسید، برای فروش آسانتر کتاب، آن را تکهتکه کرد. پس از آن، بسیاری از بخشهای کتاب گم شد یا از بین رفت.[۲] این کار برای دموت بسیار سودآور بود؛ چرا که او نگارهها را طی دو مرحله مجزا، یکبار بدون متن و بار دیگر بهصورت چسباندهشده به متن بهفروش رساند. برخی از این دست نگارهها، هیچ ربطی به متن روی صفحاتی که به آنها توسط دموت چسبانده شدهاند، ندارند.[۴]
آخرین گواهی از حضور شاهنامه بزرگ ایلخانی در ایران مربوط به عکسی است که آنتوان سوروگین از آن در کتابخانه سلطنتی قاجار گرفته است. این عکس صحنه داستان بهرام گور و آزاده را زمانیکه این شاهنامه هنوز صحافیشده و جلددار بود نشان میدهد.[۴] این عکس اینک در مجموعه مؤسسه اسمیتسونین نگهداری میشود.[۵]
زمینهها[ویرایش]
پادشاهان ایلخانی شاهنامه را ابزاری مناسب برای پیوندزدن خود به گذشته باستانی ایران و درنتیجه مشروعیت بخشیدن به حکومتشان در نزد ایرانیان میدانستند.[۶][۷] ازاینرو همراه با توجه به شاهنامه، اقدام به سفارش منظومههایی بهسبک آن نیز پیرامون تاریخ خود و پیشینیانشان کردند.[۷] غازان خان، شاعری به نام شمسالدین کاشانی را مأمور ساخت تا تاریخ خاندان او را برپایه متن جامعالتواریخ و با الگوبرداری از شاهنامه فردوسی بهنظم درآورد. حاصل کار این شاعر، منظومهای است که امروزه با نام شهنامه چنگیزی شناخته میشود. سالها بعد و در اقدامی مشابه، شاعری به نام احمد تبریزی، سرایش منظومهای به نام شهنشاهنامه را به امر سلطان ابوسعید آغاز کرد.[۷]
ازجمله تحولات مهم دربارهٔ شاهنامه در دوره ایلخانی، رواج استفاده از شاهنامههای مصور بود که نگارگری ایرانی و شعرهای شاهنامه را بههم پیوند میزد. مهمترین تحول نگارگری ایرانی در این دوره، راه یافتن عناصری قوی از سبکهای نگارگری شرق آسیا، بهویژه نگارگری چینی بود. بهجز شاهنامه بزرگ ایلخانی، دو نسخه مصور کوچکتر و کمتر مجلل از شاهنامههای مصور دوره ایلخانی نیز شناختهشده که به «شاهنامه کوچک ایلخانی اول» و «شاهنامه کوچک ایلخانی دوم» نامورند. دو اثر مذکور بین سالهای ۷۰۰ تا ۷۳۰ ه.ق کتاب شدهاند.[۶]
توصیف[ویرایش]
امروزه تنها ۵۷ برگه نگارهدار و چند برگه بدون نگاره از این شاهنامه باقیمانده که میان ۲۰ موزه و مجموعه شخصی پراکنده شدهاند.[۲][۶] احتمال دارد که نسخه دستنخورده، دو جلدی، مجموعاً شامل ۲۸۰ تا ۳۰۰ صفحه بوده و دارای ۱۲۰ تا ۲۵۰ نگاره بوده باشد.[۲][۳] فرض بر این است که کار روی این نسخه از حدود سال ۷۳۰ ه.ق آغاز شده و کمی پیش یا پس از مرگ ابوسعید، یعنی بین سالهای ۷۳۵ تا ۷۳۷ ه.ق به پایان رسیده باشد.[۳][۲][۱] هرچند که برخی پژوهشگران باور دارند کار روی آن پس از مرگ ابوسعید بهصورت نیمهکاره رها شد.[۲] سبکهای گوناگونی که در نگارههای این نسخه از شاهنامه بهکار رفتهاند، نشان از حضور چندین هنرمند حین کشیدن نگارهها دارد.[۶] رنگهای اصلی بهکاررفته در این اثر شامل سرخ، آبی، سبز و طلایی میشوند. برای نمایش آسمان از رنگهای آبی تیره و طلایی بهره گرفتهشده است.[۳]
جلد دوم شاهنامه بزرگ ایلخانی ظاهراً با داستان رستم و اسفندیار آغاز میشد.[۴] در میان نگارههای موجود، تعداد قابلتوجهای مربوط به داستان اسکندر میشوند. درمجموع، نگارههای حاضر دارای پنج مضمون اصلی، شامل تاجگذاریها، مرگ و سوگواری، حوادث شگفت، حقانیت و نقش زنان میشوند.[۴] خط بهکاررفته برای این شاهنامه، خط نسخ است.[۳] بدون درنظرگرفتن حاشیهگذاریهای دموت برروی صفحهها، ابعاد هر صفحه ۲۹×۴۱ سانتیمتر، با ۶ ستون نوشتار است. کل نسخه هنگام مرمت در دوره قاجار، در یک جلد جمعآوری شد.[۴]
ویژگیهای هنری[ویرایش]
از نظر کیفیت نگارهها، شاهنامه ابوسعیدی بهترین و مهمترین نمونه موجود از سبک نگارگری دوره ایلخانی، موسوم به مکتب تبریز اول است.[۱] نگارههای این شاهنامه، ترکیبی از عناصر سبکهای عباسی، سلجوقی، بیزانسی و چینی را به نمایش میگذارند.[۲][۱][۳] در دوره قاجار و در زمان ناصرالدینشاه، این شاهنامه توسط نگارگران دربار قاجار مورد مرمت قرار گرفت و به همین دلیل، برخی نگارهها دارای عناصر مربوط به مکتب نقاشی قاجار نیز هستند. همچنین هنگامی که این اثر در اختیار دموت بود، مورد دستکاریهای غیراصولی او قرار گرفت که آسیب قابلتوجهای به برگهها و نگارهها وارد کرد.[۲]
تأثیرات نگارگری بهشیوه چینی بر نگارههای شاهنامه بزرگ ایلخانی گسترده است و دربرگیرنده چگونگی نمایش پدیدههای طبیعی مانند ابرها، درختها، صخرهها و همچنین جانوران واقعی و خیالی مانند پرندگان و اژدها میشود. هر دو نوع چهره مغولی و ایرانی در میان کاراکترهای این شاهنامه قابل تشخیصاند، ولی چهره مغولی بروز و ظهور بیشتری داشته است.[۳] تأثیرات هنر بیزانسی بر نگارهها شامل نمایش چین و شکن لباسهای افراد میشود.[۱] فقدان سایهروشن و میل به پرکردن فضای موجود با انواع طرحها و جزئیات مشخصاً از ویژگیهای نگارگری ایرانی پیش از ایلخانان است.[۳] با وجود غنای هنری بالای شاهنامه بزرگ ایلخانی، بهنظر میرسد که تنها تأثیر کمی بر آثار نگارگری پس از خود داشته است. بهاحتمالی، شاهنامه بزرگ ایلخانی از منابع الهامبخش برای شاهنامه تهماسبی بوده است.[۴]
منابع[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ فاطمه ماهوان. «شاهنامه بینافرهنگی: بررسی نسخه مصوّر شاهنامه بزرگ ایلخانی». پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ ۲٫۰۰ ۲٫۰۱ ۲٫۰۲ ۲٫۰۳ ۲٫۰۴ ۲٫۰۵ ۲٫۰۶ ۲٫۰۷ ۲٫۰۸ ۲٫۰۹ اصغر جوانی، رضا افهمی و سید محمد مهرنیا. «بررسی عناصر نامتعارف در نگارههای شاهنامه بزرگ ایلخانی». پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ ۳٫۰۰ ۳٫۰۱ ۳٫۰۲ ۳٫۰۳ ۳٫۰۴ ۳٫۰۵ ۳٫۰۶ ۳٫۰۷ ۳٫۰۸ ۳٫۰۹ نیکو مقتدایی، فتانه محمودی و سید رسول موسوی حاجی. «ساختار معنادار نگارگری و طبقه اجتماعی هنرمندان در شاهنامه بزرگ ایلخانی و سمک عیار با رویکرد ساختگرایی تکوینی گُلدمن». پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ شیلا اس. بلر و جاناتان ام. بلوم. «یادبود شاهنامه بزرگ: مظاهر حماسی و تاریخ معاصر». Noormags.ir.
- ↑ Smithsonian Institution: Photograph of a Miniature Painting Illustrating Bahram Gur Shooting the Gazelle and Trampling Azada under his Camel's Feet.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ Stefano Carboni, IL-KHANIDS iii. Book Illustration, Encyclopædia Iranica.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ جواد عباسی و جواد راشکی علیآباد. «عنایت به شاهنامه فردوسی و شاهنامه سرایی در عصر فرمانروایی مغولان بر ایران (بررسی موردی: دو شاهنامه خطی در تاریخ مغول)». SID.ir.
پیوند به بیرون[ویرایش]
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ شاهنامه بزرگ ایلخانی موجود است. |