درگاه:شاهنامه/نوشتار برگزیده
درگاه:شاهنامه/نوشتار برگزیده/۱
حماسه در لغت به معنی دلیری و شجاعت است و در اصطلاح، شعری است داستانی با زمینهٔ قهرمانی، قومی و ملی که حوادثی خارقالعاده در آن جریان دارد. در این نوع شعر، شاعر، هیچگاه عواطف شخصی خود را در اصل داستان وارد نمیکند و آن را به پیروی از امیال خویش تغییر نمیدهد. به همین سبب، درسرگذشت یا شرح قهرمانیهای پهلوانان و شخصیتهای داستان خود، هرگز دخالت نمیورزد و به نام و کام خود در باب آنها داوری نمیکند. شاعر با داستانهایی شفاهی و مدون سروکار دارد که در آنها شرح پهلوانیها، عواطف و احساسات مختلف مردم یک روزگار و مظاهر میهن و دوستی و فداکاری و جنگ با تباهیها و سیاهیها آمده است.
در ادبیات ملل از یک دیدگاه دو نوع منظومهٔ حماسی میتوان یافت. نخست منظومههای حماسی طبیعی و ملی که عبارتاست از نتایج افکار و قرایح و علایق و عواطف یک ملت که در طی قرنها تنها برای بیان وجوه عظمت و نبوغ آن قوم به وجود آمده است. و منظومههای حماسی مصنوع که شاعر خود به ابداع و ابتکار میپردازد و داستانی را به وجود میاورد. حماسه باید دارای چهار زمینهٔ داستانی، قهرمانی٬ملی و خرق عادت باشد.از مهمترین و شناختهشدهترین حماسههای ادبیات فارسی میتوان به شاهنامهٔ فردوسی و نیز داستانهایی مانند کوشنامه، گرشاسپنامه، فرامرزنامه و برزونامه اشاره کرد. همچنین حماسهٔ حمله حیدری و حمزهنامه هم از آثار مهم حماسی-مذهبی فارسی هستند. مهمترین و جامعترین حماسهٔ منثور فارسی مرزباننامه است
درگاه:شاهنامه/نوشتار برگزیده/۲ ابوالقاسم فردوسی توسی (۳۲۹ هجری قمری – ۴۱۶ هجری قمری، در توس خراسان)، شاعر حماسهسرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه، حماسهٔ ملی ایران، است. برخی فردوسی را بزرگترین سرایندهٔ پارسیگو دانستهاند، که از شهرت جهانی برخوردار است. فردوسی را حکیم سخن، حکیم توس و استاد سخن گویند. فردوسی دهقان و دهقانزاده بود. او آغاز زندگی را در روزگار سامانیان و همزمان با جنبش استقلالخواهی و هویتطلبی در میان ایرانیان سپری کرد. در نگاهی کلی دربارهٔ دانش و آموختههای فردوسی میتوان گفت او زبان عربی میدانست، اما در نثر و نظم عرب چیرگی نداشت. او پهلویخوانی را بهطور روان و پیشرفته نمیدانست، اما بهگونهٔ مقدماتی مفهوم آن را دریافت میکرد. بههرروی، در شاهنامه هیچ نشانهای دربارهٔ پهلویدانی او نیست. پژوهشگران سرودن شاهنامه را برپایهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی میدانند. تنها سرودهای که روشن شده از اوست، خود شاهنامه است. سرودههای دیگری نیز از برای فردوسی دانسته شدهاند، که بیشترشان بیپایه هستند. نامورترین آنها مثنویای به نام یوسف و زلیخا است. سرودهٔ دیگری که از فردوسی دانسته شده، هجونامهای در نکوهش سلطان محمود غزنوی است. شاهنامه پرآوازهترین سرودهٔ فردوسی و یکی از بزرگترین نوشتههای ادبیات کهن پارسی است. فردوسی شاهنامه را در ۳۸۴ ه.ق، سه سال پیش از برتختنشستن محمود، بهپایان برد و در ۲۵ اسفند ۴۰۰ ه.ق برابر با ۸ مارس ۱۰۱۰ م، در هفتاد و یک سالگی، تحریر دوم را به انجام رساند.
درگاه:شاهنامه/نوشتار برگزیده/۳
نقالی یا افسانهگویی کهنترین شکل بازگویی افسانهها در ایران است و از مدتها پیش نقش مهمی در جامعه دارد. نقال کسی است که نقل حماسی میگوید و مضمون نقلهایش بیشتر پیرامون داستان شاهان و پهلوانان ایران زمین است.
این هنر در ششمین اجلاس میراث معنوی ناملموس یونسکو در تاریخ ۲۷ نوامبر ۲۰۱۱ به ثبت جهانی رسید و اکنون از سوی یونسکو در وضعیت نیاز به حفاظت فوری قرار داده شده است.
ادامه...