حمله اعراب به سیستان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
حمله اعراب به سکستان
بخشی از حمله اعراب به ایران

خرابه‌های آتشکده کرکویه در سیستان
تاریخ۶۳۸/۹–۶۵۰/۱
موقعیت
سکستان(سیستان)
نتایج پیروزی راشدین
طرف‌های درگیر
شاهنشاهی ساسانی خلافت راشدین
فرماندهان و رهبران
یزدگرد سوم
اپرویزتسلیم شده
ایران پسر رستمتسلیم شده
خاندان سورن
عمر بن خطاب
عبدالله بن عامر
ربیع بن زیاد حارثی
مجاشی بن مسعود
تلفات و خسارات
سنگین ناشناخته، احتمالاً سنگین

حمله اعراب به سیستان در جریان حمله اعراب به ایران رخ داد. استان سیستان شاهنشاهی ساسانی در سده هفتم میلادی از استان سیستان ایران امروزی تا مرکز افغانستان و ایالت بلوچستان پاکستان گسترش یافته بود.[۱][۲]

در سال ۶۵۰، عبدالله بن عامر پس از تثبیت موقعیت خود در کرمان، لشکری به فرماندهی مجاشی بن مسعود به سکستان فرستاد. مجاشی بن مسعود پس از عبور از صحرای دشت لوت به سکستان رسید. اما شکست سنگینی متحمل شد و مجبور به عقب‌نشینی شد.[۳]

یک سال بعد عبدالله بن عامر لشکری به فرماندهی ربیع بن زیاد حارثی به سکستان فرستاد. پس از مدتی به زلیق، شهر مرزی بین کرمان و سکستان رسید و دهقان شهر را وادار به اعتراف به مرجعیت راشدین کرد. سپس در قلعه کرکویه که آتشکده معروفی داشت که در تاریخ سیستان آمده است، همین کار را کرد.[۴] سپس به تصرف زمین‌های بیشتری در استان ادامه داد. پس از آن زرنگ را محاصره کرد و پس از جنگی سنگین در بیرون شهر، اپرویز و افرادش تسلیم شدند. وقتی اپرویز برای بحث در مورد شرایط یک معاهده به ربیع رفت، دید که از جنازه دو سرباز کشته شده به عنوان صندلی استفاده می‌کند. این امر اپرویز را به وحشت انداخت که برای نجات ساکنان سکستان از دست اعراب، در ازای پرداخت خراج سنگین با آنها صلح کرد که شامل خراج ۱۰۰۰ پسر برده با ۱۰۰۰ ظروف طلا بود.[۴][۵] بنابراین سکستان تحت کنترل خلافت راشدین درآمد.[۶][۷][۸]

فتح[ویرایش]

سیستان در زمان خلیفه عمر به تصرف درآمد و مانند دیگر استان‌های ایران در زمان عثمان در سال ۶۴۹ شورش کرد. عثمان، فرماندار بصری، عبدالله بن عامر را به فتح دوباره این استان روانه کرد. لشکری به فرماندهی رابعه بن زیاد به سیستان فرستاده شد و در پی آن سیستان تا زرنج در افغانستان امروزی دوباره فتح شد. رابعه بن زیاد والی سیستان شد. او سال‌ها در آنجا ماند سپس به بصری رفت و سیستان دوباره شورش بزرگی به خود دید.

مقاومت[ویرایش]

در حمله اعراب به ایران، سیستانیان مقاومت بسیار و تازیان خشونت بسیار نمودند چندانکه ربیع بن زیاد (سردار عرب) برای ارعاب مردم و کاستن از اشتیاق مقاومت آنان دستور داد: «صَدری (بُلندائی) بساختند از آن کشتگان (اجساد کشته شدگان را روی هم انباشتند)… و هم از آن کشتگان، تکیه‌گاه‌ها بساختند و رَبیع بن زیاد بر شد و بر آن بنشست… بدین ترتیب اسلام در سیستان متمکن شد و قرار شد که هر سال از سیستان هزار هزار (یک میلیون) درهم به خلیفه دهند با هزار وَصیف (کنیزک و غلام)» …ولی سیستانیان -باز- «ردّت آوردند» و حاکمان عرب را از شهر بیرون کردند.[۹]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. محمدی خمک (سکایی سیستانی)، جواد. ماتیکان سیستان، از مقاله «سیستانی که بزرگ‌تر از خراسان بود.»، جلد نخست؛ و اژیران، ۱۳۷۸، ص ۵۷.
  2. مورتیزیو توزی ترجمه رضا مهرآفرین مشهد (۱۳۸۵)، پیش از تاریخ سیستان، انتشارات پاز مشهد
  3. Marshak & Negmatov 1996, p. 449.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ Zarrinkub 1975, p. 24.
  5. Morony 1986, pp. 203–210.
  6. Hist Afghanistan V 1 & 2 By Percy Sykes quoting Tabari and Baladhuri
  7. Campaigns in Seestan
  8. The 'Abbāsid Revolution citing Futuh Record by Baladhuri and At Tabari
  9. ملاحظاتی در تاریخ ایران، علی میرفطروس، نشر فرهنگ، کانادا، ۱۹۸۸= ۱۳۶۶، صص۴۸ ،۷۴ و۸۰.