جی. مایکل بیلی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
جی. مایکل بیلی
بیلی در ۲۰۱۴
نام هنگام تولدجان مایکل بیلی
زادهٔ۲ ژوئیهٔ ۱۹۵۷ ‏(۶۶ سال)
لابک، تگزاس، ایالات متحده
محل تحصیلدانشگاه واشینگتن در سنت لوئیس
دانشگاه تگزاس در آستین
شناخته‌شده برایتحقیقات گرایش جنسی، مطالعات دوقلو، ژنتیک رفتار
پیشینه علمی
شاخه(ها)روانشناسی، ژنتیک رفتاری
محل کاردانشگاه نورث وسترن
تأثیر گرفته ازری بلانچارد، لی ویلرمن
تأثیر گذار برمردیث چیورز، آلیس درگر

جان مایکل بیلی (زاده ۲ ژوئیه ۱۹۵۷) یک روانشناس آمریکایی، متخصص ژنتیک رفتاری، و استاد دانشگاه نورث‌وسترن است که بیشتر به دلیل کارش در زمینه علت‌شناسی گرایش جنسی شناخته شده‌است. او معتقد است که گرایش جنسی به شدت تحت تأثیر زیست‌شناسی است و به احتمال زیاد همجنس‌گرایی مردانه ذاتی است.[۱][۲][۳] بیلی کتاب «مردی که ملکه خواهد شد» را نوشت که هدف آن توضیح زیست‌شناسی مردانه گرایش جنسی و جنسیت برای مخاطبان عام است و بر پسران ناسازگار جنسیتی، مردان همجنس‌گرا و زنان ترنس‌جندر تمرکز دارد. این کتاب واکنش‌هایی را، از انتقاد شدید برای پوشش آن از ترنسکشوال‌ها، تا پس گرفته شدن نامزدی برای جایزه از سوی بنیاد ادبی لامبدا،[۴] سازمانی که ادبیات دگرباشان را ترویج می‌دهد، برانگیخت.[۵]

تحصیلات و شغل[ویرایش]

بیلی در لابک، تگزاس به دنیا آمد.[۶] او مدرک لیسانس خود را در رشته ریاضیات از دانشگاه واشینگتن در سال ۱۹۷۹ و دکترای خود را در روانشناسی بالینی از دانشگاه تگزاس در آستین در سال ۱۹۸۹ دریافت کرد، جایی که او زیر نظر محقق ژنتیک رفتاری لی ویلرمن تحصیل کرد.[۷]

بیلی در سال ۱۹۸۹ استاد دانشگاه نورث وسترن شد. در دهه ۱۹۹۰، بیلی چندین مقاله منتشر کرد که یک مؤلفه ارثی برای گرایش جنسی را پیشنهاد می‌کرد. در سال ۲۰۰۳ او کتاب مردی که ملکه خواهد شد را منتشر کرد.

در اکتبر ۲۰۰۴، بیلی از ریاست دپارتمان روانشناسی کنار رفت. بیلی به عنوان استاد نورث وسترن به خدمت خود ادامه می‌دهد.[۸][۹] به گفته گوگل اسکالر، آثار بیلی بیش از ۱۵۰۰۰ بار مورد استناد قرار گرفته‌اند و او دارای شاخص اچ ۶۱ است[۱۰]

پژوهش[ویرایش]

زیست‌شناسی و گرایش جنسی[ویرایش]

بیلی برای تحقیقات مربوط به زیست‌شناسی و گرایش جنسی به خوبی شناخته شده‌است. در اوایل دهه ۱۹۹۰ بیلی و ریچارد پیلارد یک سری از مطالعات دوقلو را به رشته تحریر درآوردند که میزان تطابق هویت جنسی را در بین دوقلوهای تک تخمکی (۵۲ درصد تطابق)، دوقلوهای دو تخمکی همجنس (۲۲ درصد)، و خواهر و برادرهای غیر دوقلو از تک جنس و جنسیت و خواهر و برادرهای خوانده همجنس (۱۱٪) را بررسی کردند.[۱۱][۱۲] تحقیقات جدیدتر توسط بیلی و همکاران، در مورد دوقلوها نرخ تطابق بسیار پایین‌تری برای دوقلوهای تک تخمکی در مورد جهت‌گیری همجنس‌گرایانه یافت که تنها ۲۰ درصد برای مردان و ۲۴ درصد برای زنان بود. بیلی توضیحی را برای نرخ تطابق بسیار پایین‌تر در میان دوقلوهای تک تخمکی در این مطالعه ارائه می‌کند: در آن مطالعات قبلی، دوقلوهایی که تصمیم می‌گرفتند در مطالعه‌ای که به وضوح مرتبط با همجنس‌گرایی است شرکت کنند، احتمالاً تمایلات جنسی هم‌قلوهای خود را قبل از موافقت با شرکت در نظر می‌گرفتند.[۱۳]

همجنس‌گرایی[ویرایش]

خط دیگری از تحقیقات بیلی به روش‌هایی مربوط می‌شود که همجنس‌گرایان در مقایسه با دگرجنس‌گرایان دارای تمایلات جنسی غیرمعمول (یا ناسازگار با جنسیت) هستند، و همچنین به روش‌هایی که همجنس‌گرایان با دگرجنسگرایان دارای تمایلات جنسی معمول و منطبق بر جنسیت هستند. برای مثال، او یک متا آنالیز منتشر کرد که نشان می‌داد به‌طور متوسط، مردان و زنان همجنس‌گرا به یاد می‌آورند که در مقایسه با کودکان دگرجنس‌گرا، کودکی ناسازگار جنسیتی بسیار بیشتری داشته‌اند.[۱۴] در مقابل، او همچنین نشان داد که برای بسیاری از ویژگی‌های مرتبط با جفت‌گیری (مانند علاقه به رابطه جنسی گاه به گاه، و تأکید بر جذابیت فیزیکی شریک زندگی)، همجنس‌گرایان به نظر شبیه دگرجنس‌گرایان جنس خود هستند.[۱۵] او همچنین دربارهٔ پدیده گی‌دار تحقیق کرده‌است.[۱۶]

بیلی به پارادوکس تکاملی تداوم همجنس‌گرایی علاقه‌مند بوده‌است. او به نیویورک تایمز گفت: «همجنس‌گرایی مردانه از نظر تکاملی ناسازگار است.» وی همچنین خاطرنشان کرد که «این عبارت فقط به این معنی است که اگر ژن‌های کمتری از این قبیل به نسل بعدی برسد، ژن‌های طرفدار همجنس‌گرایی نمی‌توانند توسط تکامل مورد حمایت قرار گیرند».[۱۷]

در مقاله‌ای که با همکاری آرون گرینبرگ نوشته شد، او پیشنهاد کرد که اجازه دادن به والدین برای انتخاب گرایش جنسی فرزندانشان از نظر اخلاقی قابل قبول است، مشروط بر اینکه وسایل مورد استفاده برای دستیابی به آن هدف، خودشان از نظر اخلاقی قابل قبول باشند.[۱۸] (به عنوان مثال، کشتن نوزادانی که همجنس‌گرا می‌شوند، بدیهی است که اشتباه است. قابل قبول بودن سقط جنین «جنین همجنس‌گرا» یا «جنین دگرجنس‌گرا» به این بستگی دارد که آیا فرد معتقد است که سقط جنین، فی نفسه، از نظر اخلاقی قابل قبول است یا خیر) آلیس درگر از استدلال گرینبرگ و بیلی[۱۹] انتقاد کرد و آنها پاسخ دادند.[۲۰]

برانگیختگی جنسی[ویرایش]

خط سوم تحقیق، الگوهای برانگیختگی جنسی و ارتباط آنها با گرایش جنسی در مردان و زنان را بررسی کرده‌است. این تحقیق بر روی هر دو اقدامات برانگیختگی جنسی تناسلی و گزارش توسط خود متمرکز شده‌است. برای مثال، آزمایشگاه بیلی نشان داد که الگوهای برانگیختگی جنسی مردان به دقت گرایش‌های جنسی آنها را دنبال می‌کند، اما زنان این کار را نمی‌کنند.[۲۱] در سال ۲۰۰۵، این تحقیق مطالعه‌ای را انجام داد که در آن سؤال می‌کرد که آیا دوجنس‌گرایی مردانه به روشی که گاهی توصیف می‌شود وجود دارد یا خیر. این مطالعه بر اساس نتایج آزمایش پلتیسموگرافی آلت تناسلی انجام شد. این آزمایش نشان داد که از مردانی که خود را دوجنس‌گرا می‌دانستند، ۷۵ درصد به‌طور قابل‌توجهی از طریق تصاویر جنسی از مردان، از نظر تناسلی بیشتر برانگیخته می‌شوند و ۲۵ درصد نیز به‌طور قابل‌توجهی با تصاویر جنسی زنان، از نظر جنسی بیشتر برانگیخته می‌شوند. آنها نتیجه گرفتند: «به نظر می‌رسد دوجنس‌گرایی مردان در درجه اول نشان دهنده سبکی از تفسیر یا گزارش برانگیختگی جنسی است تا یک الگوی متمایز از تحریک جنسی تناسلی.»[۲۲] این مطالعه پس از مقاله ای در نیویورک تایمز در مورد مطالعه مورد توجه گسترده قرار گرفت.[۲۳] مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۱ با استفاده از روش‌شناسی مشابه، شرکت‌کنندگان را به شدت فیلتر کرد و به حداقل دو شریک جنسی از هر جنس و حداقل یک رابطه عاشقانه به مدت سه ماه یا بیشتر نیاز داشت. این مطالعه برانگیختگی تناسلی و ذهنی را پیدا می‌کرد، اگرچه مشخص نیست که کدام الگوی برانگیختگی در جامعه دوجنس‌گرای مدرن رایج‌تر است.[۲۴][۲۵]

مقاله و مطالعه ۲۰۰۵ توسط گروه‌های همجنس‌گرا و دوجنس‌گرا و توسط سازمان انصاف و دقت در گزارش دهی مورد انتقاد قرار گرفت.[۲۶][۲۷] منتقدان استدلال می‌کردند که حجم نمونه نسبتاً کوچک بود و شامل ۱۰۰ مرد بود. همچنین، همه این موضوعات، از تبلیغات درج شده در نشریات همجنس‌گرا و «جایگزین»، «خود انتخابی» بودند. سپس محققان مجبور شدند نتایج ۳۵ درصد از این جمعیت را به عنوان پاسخگو نادیده بگیرند.[۲۲] فریتز کلاین، محقق جنسی و نویسنده کتاب گزبنه دوجنس‌گرا، با موافقت با نتیجه‌گیری نویسنده مبنی بر اینکه دوجنس‌گرایی یک تجربه ذهنی است، استدلال کرد که «کشش اجتماعی و عاطفی عناصر بسیار مهمی در جذابیت دوجنس‌گرا هستند.»[۲۳]

کار برانگیختگی جنسی بیلی توسط واشینگتن تایمز و برخی از مفسران محافظه‌کار اجتماعی مورد حمله قرار گرفت و آن را هدر دادن دلارهای مالیات دهندگان دانست.[۲۸] در پاسخ، بیلی و مدافعانش گفته‌اند که مطالعه الگوهای برانگیختگی جنسی در درک تمایلات جنسی انسان، به ویژه گرایش جنسی، مهم است.[۲۹][۳۰] آزمایشگاه بیلی همچنین گرایش جنسی و برانگیختگی جنسی را با استفاده از اف‌ام‌آرآی مورد مطالعه قرار داده‌است.[۳۱]

مردی که ملکه خواهد شد[ویرایش]

کتاب بیلی مردی که ملکه خواهد شد: علم عطف جنسیت و تراجنسی در سال ۲۰۰۳ منتشر شد.[۱] در آن، بیلی شواهدی را بررسی کرد که نشان می‌دهد همجنس‌گرایی مردانه ذاتی است و نتیجه وراثت و محیط قبل از تولد است. او همچنین نظریه ری بلانچارد را بررسی کرد که دو شکل غیرمرتبط از ترنسکشوالیسم وجود دارد، یکی که نوعی افراطی از همجنس‌گرایی است و دیگری که بیانگر پارافیلیایی است که به نام اتوژنفیلیا شناخته می‌شود. این کتاب که به سبک علمی عامه پسند نوشته شده‌است، خلاصه ای از تحقیقاتی است که از نظرات بیلی حمایت می‌کند.

این کتاب جنجال قابل توجهی ایجاد کرد. با جزئیات‌ترین تحقیقات در مورد آن مناقشه توسط آلیس درگر،[۳۲] یک متخصص اخلاق زیستی و مورخ، که به خاطر فعالیت‌هایش در حمایت از حقوق افراد بیناجنس مشهور است، گزارش شد. درگر جزئیات بیشتری را در انگشت میانی گالیله، تحلیلی از درگیری‌های مدرن بین دانشمندان و فعالانی که اعتقاداتشان توسط آنها به چالش کشیده می‌شود، اضافه کرد.[۳۳] او در گزارش مستند خود از پرونده بیلی، به این نتیجه رسید که گروه کوچکی از فعالان خودخوانده سعی کردند با حمله به بیلی، یک نظریه علمی چالش‌برانگیز سیاسی را دفن کنند: «این منتقدان، به جای محدود کردن خود به بحث بر سر ایده‌ها، بیلی را متهم به جنایات جدی کرده بودند،» اما «آنچه آنها در مورد بیلی ادعا کردند به سادگی درست نبود.»[۳۴]

یک زن ترنس‌جندر که او در کتاب توصیف کرده بود، شکایتی را به دانشگاه نورث‌وسترن ارائه کرد و مدعی شد که بحث‌های زیاد او با بیلی در مورد دیدگاه او نسبت به زنان ترنس و کتابی که او در حال نوشتن بود، او را به موضوعی غیر توافقی برای تحقیقات تحت نظارت IRB توسط بیلی تبدیل کرد. که در این مدت با او رابطه جنسی رضایت‌بخش داشته‌است.[۳۵] نورث وسترن هیچ مبنایی برای شکایت پیدا نکرد.[۳۲][۳۶] پروفسورهای ترنس‌جندر، لین کانوی و دیردری مک‌کلوسکی، شکایتی علیه بیلی به تنظیم‌کننده‌های ایالتی ایلینویز ارائه کردند و مدعی شدند که او بدون مجوز با ارائه نامه‌های ارزیابی موردی مختصری که کاندیداتوری برای جراحی تطبیق جنسیت را پیشنهاد می‌کرد، روان‌شناسی می‌کرد. با این حال، اداره این اتهامات را دنبال نکرد، زیرا او پاداش اجرای خدمات را نپذیرفت و بنابراین قانون را نقض نکرد.[۳۲][۳۷] حداقل دو زن که می‌گفتند سوژه‌های کتاب او هستند، شکایتی را به نورث وسترن ارائه کردند و مدعی شدند که بیلی با اطلاع ندادن به آنها مبنی بر اینکه آنها باید موضوع تحقیق در نوشتن کتابش باشند، مرتکب سوء رفتار علمی شده‌است.[۳۸][۳۹] نورث وسترن این ادعا را بررسی کرد. اگرچه یافته‌های آن تحقیق منتشر نشد،[۴۰] سی. بردلی مور، معاون پژوهشی دانشگاه نورث‌وسترن، گفت: «ادعاهایی مبنی بر سوء رفتار علمی که علیه پروفسور جی. مایکل بیلی مطرح شده‌است، تحت تعریف فدرال از سوء رفتار علمی قرار نمی‌گیرد.»[۳۲] و اینکه دانشگاه «پروتکلی ایجاد کرده‌است تا اطمینان حاصل شود که فعالیت‌های تحقیقاتی پروفسور بیلی که شامل موضوعات انسانی است مطابق با انتظارات دانشگاه، مقررات و دستورالعمل‌های تعیین شده توسط دولت فدرال و با استانداردهای تحقیقاتی پذیرفته شده عمومی انجام می‌شود.»[۳۲] بیلی می‌گوید که هیچ اشتباهی مرتکب نشده‌است و انگیزه حملات علیه او به سرکوب بحث دربارهٔ ایده‌های کتاب در مورد ترنس‌سکشوالیسم، به‌ویژه اتوژنفیلیا بوده‌است.[۴۱] آلیس درگر، یک متخصص اخلاق زیستی، گزارشی از این مناقشه را در آرشیو رفتار جنسی منتشر کرد.[۳۲] به گفته درگر، اتهامات مربوط به رفتار نادرست را می‌توان دقیقاً به عنوان «آزار و اذیت»،[۴۲] و یک «کمپین ضد بیلی» توصیف کرد.[۳۲] درگر نوشت که از چهار زنی که به نورث وسترن شکایت کردند، دو نفر اذعان کردند که می‌دانستند در نامه‌شان به دانشگاه در کتاب بیلی گنجانده می‌شوند. دو مورد دیگر در کتاب شرح داده نشده‌است. درگر همچنین گزارش داد که در حالی که هیچ مدرک قطعی برای رد ادعای سوء رفتار جنسی وجود ندارد، مهر تاریخ روی ایمیل‌های بین بیلی و همسر سابقش نشان می‌دهد که او در زمانی که گفته می‌شود این رفتار نادرست اتفاق افتاده‌است، در خانه همسرش بوده و از دو فرزندشان مراقبت می‌کرده‌است. ژورنال در همان شماره ۲۳ تفسیر در مورد جنبه‌های متعدد بحث، از جمله انتقاد از تحلیل درگر منتشر کرد.[۴۳]

در خارج از جامعه تراجنسیتی و محققان جنسیت‌شناسی، این مناقشه به دلیل پیامدهای آن برای آزادی آکادمیک و آزادی بیان تا حد زیادی قابل توجه است. درگر در مصاحبه ای با نیویورک تایمز گفت: «اگر اصلاً بخواهیم تحقیق داشته باشیم، در آن صورت افرادی را خواهیم داشت که چیزهای نامطلوب می‌گویند، و اگر این اتفاقی است که برای آنها می‌افتد، ما نه تنها برای علم بلکه برای خود بیان آزاد نیز مشکل داریم.»[۳۷] در حالی که کانوی کار او را با تبلیغات نازی مقایسه کرد و آندره‌آ جیمز تصاویری از فرزندان بیلی را در وب‌سایت خود با زیرنویس‌های غیراخلاقی جنسی منتشر کرد، منتقدان دیگر بر این باورند که اقدامات آنها علیه بیلی و کتاب او بیانگر اظهار نظر قانونی در مورد موضوع مورد علاقه عمومی است.[۴۴]

هلن بوید توضیح داد که چه چیزی ممکن است انگیزه برخی را برای اعتراض به این کتاب داشته باشد:[۴۵]

در جامعه مبدل‌پوشی، مردی که اعتراف می‌کند که با لباس پوشیدنش برانگیخته شده‌است، هنوز هم منحرف محسوب می‌شود. ترنس‌سکشوال اتوژنوفیلیک همدردی مشابهی با ترنس‌سکشوال غیر اتوژنوفیلیک دریافت نخواهد کرد. این دقیقاً همان چیزی است که کتاب بیلی را بسیار خطرناک می‌کند: این کتاب به زنان ترنس‌سکشوال اجازه می‌دهد که توسط جامعه ما به دلیل داشتن الگوهای برانگیختگی جنسی به عنوان «منحرف» محکوم شوند.

— هلن بوید

بیلی در پاسخ به این گونه انتقادات، خطی از کتابش را تکرار کرد: «پذیرش واقعی ترنس‌جندرها مستلزم این است که ما واقعاً بفهمیم که آنها چه کسانی هستند».[۴۶]

حضور در رسانه‌های خبری[ویرایش]

بیلی و کارهایش به‌طور برجسته در داستان بوستون گلوب توسط نیل سویدی با عنوان "چه چیزی مردم را همجنسگرا می‌کند؟" پوشش داده شده‌اند.[۴۷] این داستان در سال ۲۰۰۶ در جلد «بهترین نوشته علمی آمریکایی» گنجانده شد.[۴۸]

بیلی و آزمایشگاه او همچنین در داستان سی‌بی‌اس نیوز ۶۰ دقیقه "گی یا استریت؟"،[۴۹] که اولین بار در ۱۲ مارس ۲۰۰۶ پخش شد و هفته بعد محبوب‌ترین خبر در وب سایت سی‌بی‌اس نیوز بود، برجسته شدند.[۵۰] این داستان واکنش‌هایی را برانگیخت از «فوق‌العاده و جذاب» نویسنده همجنس‌گرا جرمی هوپر در وبلاگ «به خوبی تو»[۵۱] تا نظرات منفی نویسنده همجنس‌گرا، دیوید ارنشتاین، که خاطرنشان کرد این نمایش «مملو از کلیشه‌هایی دربارهٔ مردان همجنس‌گرا و زنانگی که از زمان پخش گزارش «همجنسگرایان در سی‌بی‌اس»» در سال ۱۹۶۷ توسط سی‌بی‌اس دیده نشده‌است.[۵۲] شری فینکلشتاین، تهیه‌کننده بخش «گی یا استریت»، پاسخ داد: «ما از جنجال‌های پیرامون کتاب مایکل بیلی آگاه بودیم و قبل از اینکه تصمیم بگیریم برای داستان با او مصاحبه کنیم، همه اتهامات را بررسی کردیم. . .» او در پایان گفت: «ما احساس نکردیم چیزی وجود دارد که او را از مصاحبه محروم کند. و در واقع، کار او مورد توجه همه محققان این حوزه است که با آنها صحبت کردیم و احساس کردیم که او فردی بسیار شایسته برای بحث در مورد این موضوعات است.»[۵۳]

کتابشناسی برگزیده[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Bailey, J. Michael (2003). The Man Who Would Be Queen: The Science of Gender-Bending and Transsexualism. Joseph Henry Press, شابک ‎۹۷۸−۰−۳۰۹−۰۸۴۱۸−۵
  2. Bailey, J. Michael; Vasey, Paul L.; Diamond, Lisa M.; Breedlove, S. Marc; Vilain, Eric; Epprecht, Marc (2016-04-25). "Sexual Orientation, Controversy, and Science". Psychological Science in the Public Interest (به انگلیسی). 17 (2): 45–101. doi:10.1177/1529100616637616. PMID 27113562.
  3. Bailey, Drew; Bailey, J. (2013-03-26). "Poor Instruments Lead to Poor Inferences: Comment on Roberts, Glymour, and Koenen (2013)". Archives of Sexual Behavior. 42 (8): 1649–1652. doi:10.1007/s10508-013-0101-5. PMID 23529218. S2CID 10305429. There is compelling evidence that male sexual orientation is fixed early in development, probably before birth and certainly before childhood adversity could plausibly affect it.
  4. Carey, Benedict (21 August 2007). "Criticism of a Gender Theory, and a Scientist Under Siege". The New York Times. Retrieved 10 August 2022.
  5. "Letter to New York Times, Sept 20, 2007". Press Room. Lambda Literary Foundation. Archived from the original on 2008-05-17.
  6. "Lubbock, Texas". City-Data.com. Retrieved May 31, 2014.
  7. "Professional profile". Northwestern University. February 4, 2008. Archived from the original on January 4, 2009.
  8. Davis, Andrew (December 8, 2004). "Northwestern Sex Researcher Investigated, Results Unknown". WindyCity Times.
  9. Dreger, AD (June 2008). "The controversy surrounding "The man who would be queen": a case history of the politics of science, identity, and sex in the Internet age". Archives of Sexual Behavior. 37 (3): 366–421. doi:10.1007/s10508-007-9301-1. PMC 3170124. PMID 18431641.
  10. "J. Michael Bailey - Google Scholar Citations". scholar.google.com. Retrieved 2020-09-01.
  11. Bailey JM, Pillard RC (1991). "A genetic study of male sexual orientation". Arch. Gen. Psychiatry. 48 (12): 1089–96. doi:10.1001/archpsyc.1991.01810360053008. PMID 1845227.
  12. Bailey JM, Benishay DS (1993). "Familial aggregation of female sexual orientation". Am J Psychiatry. 150 (2): 272–7. doi:10.1176/ajp.150.2.272. PMID 8422079.
  13. Bailey, J. Michael; Dunne, Michael P; Martin, Nicholas G.Genetic and Environmental Influences on Sexual Orientation and Its Correlates in an Australian Twin Sample. J Pers Soc Psychol, Volume 78(3).March 2000.524–536. link http://faculty.wcas.northwestern.edu/JMichael-Bailey/Publications/Bailey%20et%20al.%20twins,2000.pdf
  14. Bailey J. M.; Zucker K. J. (1995). "Childhood sex-typed behavior and sexual orientation: A conceptual analysis and quantitative review". Developmental Psychology. 31: 43–55. doi:10.1037/0012-1649.31.1.43. S2CID 28174284.
  15. Bailey JM, Gaulin S, Agyei Y, Gladue BA (June 1994). "Effects of gender and sexual orientation on evolutionarily relevant aspects of human mating psychology". J Pers Soc Psychol. 66 (6): 1081–93. doi:10.1037/0022-3514.66.6.1081. PMID 8046578.
  16. Rieger G, Linsenmeier JA, Gygax L, Bailey JM (January 2008). "Sexual orientation and childhood gender nonconformity: evidence from home videos". Dev Psychol. 44 (1): 46–58. doi:10.1037/0012-1649.44.1.46. PMID 18194004. S2CID 41662483.
  17. Wade, Nicholas (April 10, 2007). "Pas de Deux of Sexuality Is Written in the Genes". The New York Times. Retrieved May 5, 2010.
  18. Greenberg, Aaron S.; Bailey, J. M. (2001). "Parental Selection of Children's Sexual Orientation". Archives of Sexual Behavior. 30 (4): 423–437. doi:10.1023/A:1010265416676. PMID 11446202. S2CID 6917869.
  19. Alice Dreger (20 Jun 2007). "Liberty and Solidarity: May We Choose Children for Sexual Orientation?". Bioethics Forum. مرکز هستینگز. Retrieved 2010-08-21.
  20. Aaron Greenberg; Michael Bailey (27 Jun 2007). "Liberty Should Win: We May Choose Our Children's Sexual Orientation". Bioethics Forum. مرکز هستینگز. Retrieved 2010-10-28.
  21. "Study finds sex differences in relationship between arousal and orientation". American Psychological Association. Retrieved 2010-08-21.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ Rieger G, Chivers ML, Bailey JM (2005). "Sexual arousal patterns of bisexual men". Psychological Science. 16 (8): 579–84. CiteSeerX 10.1.1.502.8782. doi:10.1111/j.1467-9280.2005.01578.x. PMID 16102058. S2CID 14108499.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ Carey, Benedict (July 5, 2005). "Straight, Gay or Lying? Bisexuality Revisited". New York Times.
  24. Rosenthal AM, Sylva D, Safron A, Bailey JM (July 2011). "Sexual arousal patterns of bisexual men revisited". Biol Psychol. 88 (1): 112–5. doi:10.1016/j.biopsycho.2011.06.015. PMID 21763395. S2CID 41342541.
  25. Tuller, David (2011-08-22). "No Surprise for Bisexual Men: Report Indicates They Exist". New York Times. Retrieved 2011-08-23.
  26. National Gay and Lesbian Task Force (July 2005). The Problems with "Gay, Straight, or Lying?" بایگانی‌شده در ۲۰۰۸-۱۰-۳۰ توسط Wayback Machine (PDF) Retrieved July 24, 2006.
  27. «FAIR». FAIR (به انگلیسی). دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۰۹-۰۷.
  28. [۱] بایگانی‌شده در ژوئن ۱۵, ۲۰۰۴ توسط Wayback Machine
  29. "Response to the Washington Times Article on My Research on Female Sexual Arousal". J. Michael Bailey faculty page. Northwestern University. Retrieved 2012-01-28.
  30. "Forbidden Science". by Barry Yeoman, Discover Magazine. 31 July 2004. Retrieved 2010-08-21.
  31. Safron A, Barch B, Bailey JM, Gitelman DR, Parrish TB, Reber PJ (April 2007). "Neural correlates of sexual arousal in homosexual and heterosexual men". Behav. Neurosci. 121 (2): 237–48. doi:10.1037/0735-7044.121.2.237. PMID 17469913.
  32. ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ ۳۲٫۲ ۳۲٫۳ ۳۲٫۴ ۳۲٫۵ ۳۲٫۶ Dreger AD (June 2008). "The controversy surrounding "The man who would be queen": a case history of the politics of science, identity, and sex in the Internet age" (PDF). Arch Sex Behav. 37 (3): 366–421. doi:10.1007/s10508-007-9301-1. PMC 3170124. PMID 18431641.
  33. Dreger, Alice Domurat (2015). Galileo's middle finger: heretics, activists, and the search for justice in science. New York: Penguin Press. ISBN 978-1-59420-608-5.
  34. Dreger, Alice Domurat (2015). Galileo's middle finger: heretics, activists, and the search for justice in science. New York: Penguin Press. ISBN 978-1-59420-608-5. pp. 9-10.
  35. Wilson, R. (2003, Dec. 19). Northwestern U. psychologist accused of having sex with research subject. The Chronicle of Higher Education, p. 17.
  36. Barlow, G. (2003, Dec. 17). NU professor faces sexual allegations. Chicago Free Press.
  37. ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ Carey, Benedict. (2007-08-21.) "Criticism of a Gender Theory, and a Scientist Under Siege." New York Times via nytimes.com. Retrieved on 2007-09-19.
  38. Wilson, R. (2003, July 25). Transsexual 'subjects' complain about professors' research methods. The Chronicle of Higher Education, p. 10.
  39. Associated Press (July 26, 2003), Transsexuals accuse professor of research misconduct"
  40. Wilson, R. (2004, Dec. 10). "Northwestern U. Will Not Reveal Results of Investigation Into Sex Researcher." The Chronicle of Higher Education, p. 10.
  41. "Academic McCarthyism". Archived from the original on 2007-08-07. Retrieved 2008-07-27.
  42. Carey, Benedict (2007-08-21). "Criticism of a Gender Theory, and a Scientist Under Siege". New York Times. Retrieved 2008-06-26. "What happened to Bailey is important, because the harassment was so extraordinarily bad and because it could happen to any researcher in the field," said Alice Dreger, an ethics scholar and patients’ rights advocate at Northwestern who, after conducting a lengthy investigation of Dr. Bailey's actions, has concluded that he is essentially blameless.
  43. Archives of Sexual Behavior. 2008, volume 37, 365–510. Some critical commentaries have been made available on-line by their authors: Deirdre McCloskey's Politics in Scholarly Drag: Dreger’s Assault on the Critics of Bailey, Julia Serano's A Matter of Perspective: A Transsexual Woman-Centric Critique of Dreger’s ‘‘Scholarly History’’ of the Bailey Controversy.
  44. Carey, Benedict (2007-08-21). "Criticism of a Gender Theory, and a Scientist Under Siege". New York Times. Retrieved 2008-06-26. "Nothing we have done, I believe, and certainly nothing I have done, overstepped any boundaries of fair comment on a book and an author who stepped into the public arena with enthusiasm to deliver a false and unscientific and politically damaging opinion," Deirdre McCloskey, a professor of economics, history, English, and communication at the University of Illinois at Chicago, and one of Dr. Bailey's principal critics, said in an e-mail message.
  45. Helen Boyd (2003). My husband Betty: love, sex, and life with a crossdresser. Thunder's Mouth Press. p. 139. ISBN 978-1-56025-515-4. bailey's book autogynephilia gender.
  46. "J. Michael Bailey, Professor". Psych.northwestern.edu. Archived from the original on 2009-03-01. Retrieved 2012-01-28.
  47. Swidey, N. (2005, Aug. 14)
  48. "Swidey, Neil – Dictionary definition of Swidey, Neil | Encyclopedia.com: FREE online dictionary". www.encyclopedia.com (به انگلیسی). Retrieved 27 May 2018.
  49. "The Science Of Sexual Orientation". CBS News. March 9, 2006.
  50. "CBS News". Archived from the original on March 13, 2006.
  51. Hooper, Jeremy (March 13, 2006). Go watch, don't Stahl: '60 Minutes' airs fantastic piece on nature vs. nurture Good As You
  52. Ehrenstein, David (April 6, 2006). Kinder, gentler homophobia. The Advocate
  53. Montopoli, Brian (March 14, 2006). "More Reaction To The '60 Minutes' Sexuality Story". CBS News.

پیوند به بیرون[ویرایش]