ایل باوی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

ایل بابوی که در گفتار عامیانه مردم منطقه باوی گفته می‌شود یکی از ایلات لر استان کهگیلویه و بویراحمد، و پیرو مذهب تشیع می‌باشد. نام این ایل به صورت «بابویی» و «بابوی» آمده است،[۱][۲][۳][۴] نخستین بار کریم خان زند در ۱۱۷۳ق از این ایل با نام «بابوی» و انتصاب کلانتر آن به بیگلر بیگی کهگیلویه یاد کرده است.[۵]

تقسیمات ایلی

ایل دارای ۴ طایفه بزرگ و ۲ طایفه مستقل بزرگ هر طایفه شامل چند تیره و یک طایفه دوگروهی به دلیل قدمت آن که عبارتند از:

طایفه دولتیاری:

پیچ‌آبی، ملای‌تمی، چاله‌کُونی، اولادمیرزا، اولادهادی.

طایفه شیخ جلیل:

شادگان، لار (باشت)، کوهسرک، تل چگاه، شاه‌بهرام، فتح، نیمدور.

طایفه گشین:

امیرشیخی (امیشخی)، بامیرشیخی (بامیشخی) زیردستان امیرشیخی‌ها، شیاس، سرتنگی، ظفری، کاحسنعلی.

طایفه عالیشاهی:

عبدالملکی، کیسفی (کایوسفی)، کی گیوی، بساقی، نارک، گناوه لری بزرگ

طایفه مستقل:نارگ موسی

شاهزینعلی، زاداحمدی، کته، عنا، بحرینی، بیدک، سرابیز

خاستگاه قومی

در نوشته‌های پیش از دوره صفوی از ایلی به نام باوی، بابویی یا بابوی در منطقه کهگیلویه یا مناطق لُرنشین نام برده نشده است، تنها در یک سند ملکی متعلق به یکی از خوانین دشمن زیاری کهگیلویه که در سال ۱۰۳۸ق نوشته شده، از شخصی به نام «ملک حسین ولد شاهقلی بابویی دولتیاری» نام برده شده است، هم‌اکنون «دولتیاری» که در گویش لری جنوبی «دولیاری» تلفظ می‌شود یکی از شاخه‌های اصلی ایل «بابویی» یا باوی است[۶]میرک حسینی نیز در کتاب ریاض‌الفردوس (تألیف: ۱۰۸۳ق) که حدود نیم قرن بعد از آن سند نوشته شده، و حاوی مطالب فراوانی دربارهٔ کهگیلویه و ایلات آن است، به باوی، بابویی یا بابوی اشاره‌ای ندارد. نخستین بار کریم خان در ۱۱۷۳ق از ایل باوی با نام بابوی و انتصاب کلانتر آن به بیگلر بیگی کهگیلویه یاد کرده، اما به پیوستگی قومی باوی‌ها اشاره‌ای نکرده است. مینورسکی عقیده دارد که نام باوی ممکن است از نام کوهی در جنوبِ خرم‌آباد گرفته شده است، همچنین اولین بار حسن فسایی‌[۷] ایل «بابویی» را به خاطر شباهت واژهٔ «باوی» که در گفتار عامیانه مردم منطقه کاربرد دارد به نادرست شعبه‌ای از اعراب باوی خوزستان دانسته است. دوبُد که در ۱۲۵۷ق‌/۱۸۴۱م به کهگیلویه سفر کرده،[۸]انتساب ایل باوی کهگیلویه به اعراب باوی خوزستان به سادگی پذیرفتنی نیست، زیرا اولاً ایل باوی از تیره‌ها و طوایف متعددی تشکیل شده است که منشأ واحدی ندارند و هر گروه شجره‌نامه جداگانه‌ای دارد؛ ثانیاً ساکنان پشتکوه که بیشتر طوایف و تیره‌های باوی را تشکیل می‌دهند، از بومیان قدیمی و لر زبان به‌شمار می‌روند و ثالثاً فرزند ارشد کلانتر سابق ایل، به نقل از پدر و نیاکانش می‌گوید که اجداد او ابتدا از کهگیلویه به خوزستان مهاجرت کرده‌اند و سپس مجدداً به موطن اصلی خود بازگشته‌اند.[۹] این گفته را نوشته میرک حسینی[۱۰]مبنی بر اینکه در ۱۰۳۸ق حدود هزار خانوار از مردم کهگیلویه در خلف آباد خوزستان مسکن داشته‌اند، اهمیت می‌بخشد. لایارد از وجود قبیله دشمن زیاری کهگیلویه و ساکی لرستان در حویزه (هویزه) خبر داده است.[۱۱]هنری فیلد نیز تیره البوکردان اعراب باوی را در اصل بختیاری دانسته است.[۱۲] از این‌رو، محتمل است که گروهی از بابوییهای کهگیلویه در گذشته به منطقه‌ای که بعدها به تصرف کعب درآمد، مهاجرت کرده، و سپس به کهگیلویه بازگشته‌اند.[۱۳]

نام‌گذاری

نام این ایل به صورت بابوی و بابویی آمده است. اما مردم این ایل در گفتار عامیانه خود را باوی می‌نامند.[۱۴] تشابه اسمی بین باوی‌های خوزستان و کهگیلویه موجب شده است که بعضی‌ها به اشتباه این ایل را عرب زبان و موسوم به خوزستان بدانند.[۱۵]

تاریخ

در دوران صفویه اسمی از این ایل برده نشده بنابر گفته دوبد در دوران افشاریه این ایل به خراسان کوچانده شد و رئیس آن‌ها شیخ هاشم باوی به دستور نادرشاه نابینا گردید.[۱۶] اولین بار در دوران زندیه کریم خان زند از این ایل به نام بابوی یاد کرده که کلانتر این ایل را به عنوان بیگلربیگلی کهگیلویه و ایلات آن انتخاب کرده است.[۱۷] در سال ۱۳۰۹ با هجوم دولت مرکزی و دستور شاه مبنی بر سرکوب مردم کهگیلویه ارتش شاهنشاهی وارد عمل شد که در نتیجه تنش بین حکومت شاهنشاهی ایران و بویراحمدی‌ها بالا گرفت و باعث شد تا دولت پهلوی برای سرکوب کردن مردم بویراحمدی نیروی‌های ارتش خود را از کرمانشاه و کردستان و شیراز و همچنین چریک‌هایی از عشایر ایل قشقایی و فارسیمدان و کازرون به منطقه اعزام کند که در نهایت منجر به جنگ تنگ تامرادی شد.

جمعیت

جمعیت کنونی باوی مشخص نیست. بارون دوبد در سال ۱۲۵۷ ه‍.ش جمعیت این ایل را ۴۰۰۰ خانوار ذکر می‌کنند.[۱۶] فسائی باوی‌ها را ۱۵۰۰ خانوار ذکر کرده است.[۱۸] امام شوشتری ۱۲۰۰ خانوار تخمین زده است.[۱۹] طبق آخرین آمار جمعیتی از این ایل در سال ۱۳۴۷ جمعیت باوی‌ها ۵۴۶۱ خانوار بوده است.[۲۰]

دانش طب عامیانه

شرایط اقلیمی حاکم بر استان کهگیلویه و بویراحمد منجر به رویش گیاهان دارویی متنوعی در این استان شده است. شهرستان باشت و گچساران که محل سکونت ایل باوی است نیز استان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد. مردم این ایل از دیرباز برای برطرف کردن نیازهای درمانی خویش از طب عامیانه بهره می‌جسته‌اند. عواملی مثل دسترسی کم به پزشک و آزمون‌ها و خطاهای فراوان در درمان بیماری‌ها توسط درمانگران بومی، منجر به آن شد که امروزه روش‌های درمانی متنوع و قابل تحقیقی در دسترس باشد.[۲۱] با توجه به ارزشمندی داده‌های طب عامیانه و فراموشی تدریجی این داده‌ها از یک سو و ضرورت توجه و بررسی باورهای طب عامیانه از نگاه دارویی و فرهنگی مطالعاتی بر طب عامیانه در این ایل اصیل صورت گرفته که مورد توجه مجلات علمی داخلی و خارجی قرار گرفته‌اند.[۲۲]

پانویس

  1. «بنیاد ایران‌شناسی شعبه یاسوج». yasooj.iranology.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۱۱-۲۹.
  2. «نژاد و تیره در استان کهگیلویه و بویراحمد - ویکی اطلس فرهنگی ایران». af.samta.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۱۱-۲۹.
  3. «مردم‌شناسی طایفه‌ها در کهگیلویه و بویر احمد». fa. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۱۱-۲۹.
  4. «بررسی ایلات لر کهگیلویه در «تاریخ کهگیلویه و ایلات آن»». ایبنا. ۲۰۱۳-۰۷-۳۰. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۱۱-۲۹.
  5. «باوی | دائرةالمعارف بزرگ اسلامی | مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی». www.cgie.org.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۲-۱۲-۰۴.
  6. «باوی | دائرةالمعارف بزرگ اسلامی | مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی». www.cgie.org.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۳-۱۱-۲۹.
  7. حسن فسایی، فارس‌نامه ناصری، ج۲، ص۱۴۷۹، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، ۱۳۶۷ش.
  8. س دوبد، سفرنامه لرستان و خوزستان، ج۱، ص۱۷۶، ترجمه محمدحسین آریا، تهران، ۱۳۷۱ش‌
  9. سکندر امان‌اللهی بهاروند، تحقیقات میدانی مؤلف.
  10. میرک حسینی، ریاض‌الفردوس، ج۱، ص۲۵، نسخه خطی کتابخانه انجمن آسیایی سلطنتی لندن‌
  11. حاشیه، ا ه لایارد، ج۱، ص۸۰، سیری در قلمرو بختیاری و عشایر خوزستان، ترجمه مهراب امیری، تهران، ۱۳۷۱ش‌
  12. هنری فیلد، مردم‌شناسی ایران، ج۱، ص ۲۲۶–۲۲۷، ترجمه عبدالله فریار، تهران، ۱۳۴۳ش‌
  13. جمعیت و شناسنامه ایلات کهگیلویه، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، ۱۳۴۷ش‌
  14. باور، محمود (۱۳۹۲). کهگیلویه و ایلات آن. ج. ۱. شیراز: نوید. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۹۲-۰۷۷-۶.
  15. پورکاظم، کاظم (۱۳۷۶). مدخلی بر شناخت قبایل عرب خوزستان. ج. ۱. تهران.
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ دوبد، بارون (۱۳۸۴). سفرنامه خوزستان. ترجمهٔ محمدحسین آریا. تهران: علمی و فرهنگی. شابک ۹۶۴-۴۴۵-۷۱۲-۹.
  17. موسوی اصفهانی، محمدصادق (۱۳۹۰). تاریخ گیتاگشا. تهران: اقبال. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۰۶-۱۵۳-۰.
  18. خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام ReferenceA وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  19. امام شوشتری، محمدعلی (۱۳۳۱). تاریخ جغرافیایی خوزستان. تهران: امیرکبیر.
  20. جواد، صفی‌نژاد (۱۳۹۵). جمعیت و شناسنامه ایلات کهگیلویه. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۶-۴۵۸-۴.
  21. Askari H. Data collection of folk and traditional medicine of Bavi tribe and consolidation of in vitro four selected sample (Pharm.D. thesis); 2012. [Persian].
  22. Amiri Ardekani, Ehsan; Askari, Hossein; Mohagheghzadeh, Abdolali (2020-03-25). "Memorial functional foods: a new concept from Bavi tribe". Journal of Ethnic Foods. 7 (1): 9. doi:10.1186/s42779-020-00046-4. ISSN 2352-6181.

منابع

  • جواد، صفی‌نژاد (۱۳۹۵). جمعیت و شناسنامه ایلات کهگیلویه. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۴۶-۴۵۸-۴.
  • فصائی، حسن (۱۳۶۷). فارسنامه ناصری. ج. ۲. تهران: امیرکبیر. شابک ۹۶۴-۰۰-۵۴۴۰-۰۰ مقدار |شابک= را بررسی کنید: length (کمک).