بوی جوی مولیان
اثر رودکی | |
کشور | ایران |
---|---|
زبان | فارسی |
قالب | قصیده |
بحر | فاعلاتن فاعلاتن فاعلن |
تاریخ انتشار | سده دهم میلادی (سده چهارم قمری) |
شمار ابیات یا خطها | ۷ بیت |
قصیده با مطلعِ «بوی جوی مولیان آید همی» سرودهای مشهور از رودکی است. طبق روایتی که نظامی عروضی سمرقندی در چهار مقاله آوردهاست، این شعر در سده چهارم هجری قمری (سده دهم میلادی) برای تشویق امیر نصر دوم سامانی (نصر بن احمد) برای بازگشت به بخارا از هرات سروده شد.
نظامی ذکر می کند که امیر نصر چهار سال از مرکز حکومت خود یعنی بخارا دور بود. لذا درباریان که از نابسامانی ایجاد شده در امور سیاسی به ستوه آمده بودند، از شاعر نامدار زمانه، رودکی، خواستند که شعری نغز بسراید و امیر را به بازگشت وادارد. نظامی به هرات میرود و قصیده ای برای امیر میخواند، که در آن او را را به بخارا و «ریگ آموی» و «جوی مولیان» دعوت میکند. امیر چنان منقلب میشود که بدون کفش بر اسب تیزروی خود سوار میشود و به تاخت به بخارا میرود (خدّام شاه چند منزل دورتر به امیر میرسند و پایپوشش را به او می رسانند). درباریان هم به رودکی پنج هزار دینار پاداش میدهند.[۱]
البته برخی مورخان در سالهای اخیر به صحت داستان میان رودکی و امیر نصر تشکیک ورزیده اند. از جمله دلایل ذکر شده این است که تنها راوی آن نظامی است، که حدودا ۲۲۰ سال بعد (قرن چهارم تا قرن ششم هجری) این داستان را روایت می کند. به علاوه، هیچکدام از دبیران و تاریخنگاران معاصر امیر نصر به غیبت چهار سالهی او از بخارا یا حضور چهار سالهاش در هرات اشاره نمیکنند، که با توجه به اهمیت و مرکزیت هر دو شهر، کثرت منابع تاریخ نگارانه، و طول زیاد این غیبت، غیر قابل تصور است که هیچ منبع معاصری از این حادثه سخنی نگوید. برخی پژوهشگران از جمله سعید نفیسی حتی به این که امیر نصر دوم سامانی به کل به شهر هرات رفته باشد شک دارند.[۱][۲] شباهت وزنی و محتوایی این شعر به غزلها و قصیدههایی از دیگر شعرا (از جمله مولانا و امیر معزی) این احتمال را تقویت میکند که این شعر، پاره ای از فولکلور منطقه خراسان است که دیرزمان تر به رودکی نسبت داده شده است.[۱][۳]
رسول هادی زاده، پژوهشگر و منتقد ادبی معاصر تاجیکستانی، در مقاله ای با عنوان «افسانه و حقیقت بوی جوی مولیان» منتشر شده در 2009 میلادی (1388 هجری شمسی) اذعان می دارد که این شعر نه برای امیر سامانی، که برای یکی از سرداران او «میر ماکان کاکی» سروده شده است.[۲] هادی زاده عقیده دارد که در سال 323 هجری قمری (935 میلادی) در از یکی از جنگ های امیر نصر دوم سامانی با وشمگیر زیاری در حوالی نیشابور، امیر با چندی از یاران و نزدیکان خود، از جمله رودکی همراه بوده است. امیرنصر زودتر از باقی دیوانیان به مرکز امارت خود بخارا می تازد تا به به رتق و فتق امور کشوری بپردازد. اما چندی از نزدیکان او از جمله رودکی 75 ساله و سردار جنگ و والی نیشابور ماکان پسر کاکی، مشهور به «میر ماکان»، چندی بیشتر در نیشابور می مانند و مدتی بعد به سمت بخارا می روند. این پژوهشگر معتقد است که رودکی چندین شعر که به «راه نشابور» یا «حوالی سرخس» اشاره دارند را در این سفر نیشابور به بخارا سروده است. نهایتاً، او معتقد است که وقتی کاروان به ساحل رودخانه آمودریا (که در چند کیلومتری غرب بخارا قرار دارد) می رسد، رودکیِ سالخورده از شادمانی رسیدن به شهر خود این قصیده را می سراید؛ و مقصود از «میر» در این شعر، دوست و همسفر او میر ماکان است نه امیر نصر دوم سامانی.
متن شعر[ویرایش]
بوی جوی مولیان آید همی | یاد یار مهربان آید همی | |
ریگ آموی و درشتی راه او | زیر پایم پرنیان آید همی | |
آب جیحون از نشاط روی دوست | خنگ ما را تا میان آید همی | |
ای بخارا! شاد باش و دیر زی | میر زی تو شادمان آید همی | |
میر ماه است و بخارا آسمان | ماه سوی آسمان آید همی | |
میر سرو است و بخارا بوستان | سرو سوی بوستان آید همی | |
آفرین و مدح سود آید همی | گر به گنج اندر زیان آید همی |
جستار های وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ شفق، اسماعیل (۲۰۱۱). «قصیده بوی جوی مولیان در نیشابور سروده شده است نه هرات» [Ode of Buye Juye Mulian Was Composed in Nishabur, not Hirat]. متن شناسی ادب فارسی. ۴۷ (۱۰): ۵۳–۶۲.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ هادیزاده, رسول (2009-03-01). "افسانه و حقیقت «بوی جوی مولیان»". رودکی: پژوهش های زبانی و ادبی در آسیای مرکزی. 10 (22): 159–172.
- ↑ هروی, جواد (2009-12-22). "رویکردی تازه و متفاوت برحکایت بوی جوی مولیان (نقدی بر منابع ادبی وتاریخی عصرسامانیان)". پژوهش نامه تاریخ. 4 (15): 1–18. ISSN 1735-8221.